———————————————————————
همه ما برای یک بار هم که شده،
یک روز، بدونِ توجه به غرورمان
با تمام التماسی که در نگاهمان موج میزد،
برای ماندنِ یک نفر سخت جنگیدیم..
ما تلاش کردیم و او گذشت.
ما خواستیم و او نخواست.
ما عاشق بودیم و او..•سودابه رنجبر•
———————————————————————
[موسیقی ۱ رو پخش کنید]
[ واژگون شدم.
جهانم از هم پاشید.
رویای رنگارنگی که آلفای عاشق درونم ساخت، شکسته شد.
همه چیزی که تو زندگی براش ریسک کرده بودم، از دست رفت.
حالا معنی پوچی رو میفهمیدم.
مرزِ باریکِ بینِ عشق و نفرت رو با گوشت و استخون درک میکردم.
به چه قیمتی؟
میدونست دنیامه.
ولی دنیامو بیاعتبار کرد.
سلول به سلول تنم، برای همیشه تشنهات خواهند ماند.
اما این بار، زخمی و بدون حسرت.-ویلیام کیم ]
———————————————————————
{POV: Author}:
روز بعد، مثل همیشه نبود. صبحهای پاییز بلغارستان دلانگیز و شامگاهش نازدار بود. زیور الات سرخ و نارنجی به شاخههای خشکیده جلا میبخشید و زیر پاهای رهگذران آوای ترک خوردنشون موسیقی دلچسب رو مینواخت.
اما انگار پاییز هم از آینده تیزِ زوج جوان مطلع بود. مثل خبرنگاری پرحاشیه گواه بدشانسیهای پیدرپی آلفای خونخالص میشد تا به رگ تقدیر شومی رو تزریق کنه.
ВЫ ЧИТАЕТЕ
The Braveheart - شجاعْدل (omegaverse, VK)
Фанфик240714 • The Braveheart ⧽030424 [شُجاعْدِلْ] •ژانر↵ امگاورس، پارانرمال، مافیا، انگست، رومنس. •نویسنده↵ Parmin •کاپل اصلی↵ ویکوک •کاپل فرعی↵ Secret •در یک کلام: [قصه عشق ویلیام و کایان] •بخشی از داستان: "این اصالت ما بود، که ازش فرار کردیم تا برا...