به محض کوبیده شدن دست بازپرس روی سطح میز فلزی، نگاه سردش رو از مرد گرفت و به چشمهای زن ایستاده در کنارش خیره شد._ یک بار دیگه ازت میپرسم، کیم تهیونگ دیروز به چه دلیلی اصرار به ملاقات با تو داشت؟
_ دنبال برادرم میگشت.
بازپرس صورتش رو با حالت خاصی مچاله کرد و با تن صدایی بالارفته به یونگی توپید:
_ جوابای کوتاه و چرت تحویلم نده مین...کیم تهیونگ و پارک جیمین کجان؟
_ حرفم همونی بود که شنیدید...مگه رد گوشیشو نگرفتید؟ غیر از اون نه شمارهای ازش دارم...نه آدرسی!
_ برادرت...همون جونگکوکی که ازش حرف میزنی، اون قطعا آدرس یا شمارهای داره.
پوزخندی به جملهی زنِ ایستاده در مقابلش زد و با تکون دادن سرش به نشونهی تاسف، با همون لبخند جا خوش کرده گوشهی لبش به تمسخر گفت:
_اگه به برادرم میتونستم دسترسی پیدا کنم دیگه چه نیازی بود دنبال تهیونگ بگردم؟
بازپرس نیم نگاهی به افسر کنارش انداخت و همزمان با تکون دادن سرش به تایید از روی صندلی بلند شد طوری که با کشیدگی پایههای فلزیش روی سطح زمین، اعصاب شنوایی هر سه نفرشون تحریک بشه:
_ میگیم پارک جیمین یه سوءتفاهمه و تو اطلاعی ازش نداشتی، هر چند دوربینای هتل همه چیز رو ثبت کردن اما قبول...تو چیزی نمیدونی...
مرد سن و سال دار به سمت دو افسر پشت سرش چرخید و با نگاهی ریز شده ادامه داد:
_ اما کیم تهیونگ یکی از مهمترین افراد این دولت رو کشته، یک شهردار...رئیس جمهور آینده رو به قتل رسونده میفهمی یعنی چی؟
ESTÁS LEYENDO
Collapse | VKOOK
AcciónCollapse ~ فروپاشی ❖ کاپل ⇐ ویکوک ❖ ژانر ⇐ درام، جنایی، اکشن، معمایی، انگست، اسمات ❖ روزهای آپ ⇐ یکشنبه ها ❖ نویسنده ⇐ Diba جئون جونگکوک، وکیل والا مقام های شهر سئول برای پیدا کردن خواهر گمشدهاش و رو کردن دست آدمهایی که از شغل و جایگاهشون برای منا...