(قسمت 5)
Niall 👇👇
لعنتی چقدر سرم درد میکنه، فکر کنم دیشب زیاده روی کردم
خواستم دستمو بیارم بالا تا بزارم رو سرم که دیدم نمیتونم
اروم چشامو باز کردم، یکم دیدم تار بود واسه همین چند بار پلک زدم و به اطراف نگاه کردم
یه بازویی دورم حلقه شده، تعجب کردم و اروم سرمو گرفتم بالا که ببینم اون فردی که من تو بغلش خوابیدم کیهبا دیدن صورت لیام ناخودآگاه لبخند زدم
بهش نگاه کردم خیلی خوشگل خوابیده بود، چشماش، فکش، دماغش، مژه هاش و لباش...
همه فوقالعاده بنظر میان...😍😍😍
همینطور که داشتم نگاهش تصمیم گرفتم یکم اذیتش کنم😈😈😈
____________نایل 😈😁
لیام ?😍😖
نظرررررر
این قسمتم کم گزارشتم چون تعداد لایک و نظر خیلی خیلی خیلی کمه،راستش نمیخواستم بزارم ولی دلم نیومد😔😔
YOU ARE READING
He's Mine ( niam )
FanfictionHe's mine _ niam طرفدار : نایل من عاشقتم ، میشه با من ازدواج کنی ؟ نایل به اون دختر که با عشق بهش نگاه میکرد لبخند زد تا با یه جواب بله دختر رو خوشحال کنه ، البته که فقط برای خوشحال کردن اون دختر ، نایل عاشق طرفداراشه ولی قبل از اینکه نایل بخواد ج...