6

728 104 10
                                    

(قسمت 6)

اروم دستمو رو دستش کشیدم

"لی عزیزم "

صدامو مثل دخترا نازک کردم تا ادای سوفیا رو دربیارم..
لیام یه اخم کرد و سرش رو برگردوند و گردنش بیشتر معلوم شد و تصمیم گرفتم یکم بیشتر اذیش،اروم صورتمو جلو بردم و لبام گذاشتم رو گردنش، داشتم از خنده بخاطر این کارام خفه میشدم ولی حس کرم ریختنم اومده 😁

اروم یه بوسه روی گلوش گذاشتم

"لی،پاشو دیگه"

لبامو گاز گرفتم تا نخندم
یکم جابه‌جا شده

"نی، عشقم بخواب"

نی!؟؟؟؟؟!!! نی دیگه کیه؟؟ وااای نکنه داره به سوفیا خیانت میکنه!!؟ با اینکه از سوفیا زیاد خوشم نمیاد ولی هیچ کس لایق خیانت نیست 😔

بیخیال اذیت کردن شدم

"لیام پاشو، لیام پاشو دیگه 😐"

با دستم دستشو تکون دادم و اون منو محکم تر بغل کرد

"نی لطفا، من خیلی خستم "

حرصم در اومد، پسره پرو فکر کرده من معشوقشم؟ دلم میخواد گردن اون نی و لیام و شایدم سوفیا رو باهم بگیرم و خفه کنم، دست خودم نیست نمیدونم چرا هرکی به پسرا و مخصوصا لیام نزدیک میشه من ازش بدم میاد و دلم میخواد سر به تنشون نباشه

"لیام عوضی من نایلم پاشو، پاشو تا لهت نکردم"

تقریبا جیغ جیغ کردم و لیام سریع چشاش رو باز کرد و بهم نگاه

"نی؟ "

دیگه داره شورش رو در میاره

"عوضی من اون نی یا هر کوفت دیگه ای نیستم، من نایلم، نایلمممممم "

دوباره جیغ زدم و لیام گیج نگام کرد و دستشو از دورم شل کرد و من از روی سینش پاشدم

"چی شده؟!"

لیام ازم پرسید وقتی از روش بلند شدم

"هیچی نشده فقط بار آخرت باشه منو به اسم اون جنده تو خوابت صدا کنی "

لیام دوباره چشاش گرد شد

"جدی تو خوابم گفتم؟ "

"اره هی میگفتی نی عشق بخواب "

"جدی؟! "

چشامو چرخوندم

"خیلی خوشت اومده ها، هی میپرسی؟ اره همش میگفتی نی، نی... کیه معشوقه جدیدت"

لیام خندید و اومد نزدیکم

"نایلر خبری از معشوقه نیست، اون فقط یه خواب بود،منم هیچی یادم نیست، باشه،فراموش کن"

_______

😱😍😍😍😍😍😱

بدووووو نظررررر بدهههه 😍

He's Mine ( niam )Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang