سلاممم
با عرض سلام من فاطمم.
متاسفانه اين پيجم خيلي مشكل داشت مجبور شدم يكي ديگه بزنم و خب طبيعتا نميتونم بقيه اين داستانو آپ كنم ببخشيد
بريد اين پيج @fatemehfakher1991 ادامه داستانام اونجاس و.........
فالو فراموش نشود
ال ده لاو ❤❤❤❤
YOU ARE READING
discarded(L.t)
Fanfictionدرد زیر شکمم داشت طاقت فرسا می شد اشکام صورتمو می شستن. بدنم کاملا لخت بود. اون تیکه های کوچک که باید نقش لباس زیر رو داشته باشه پاره شدن. به موجود وحشی کنارم نگاه کردم و اشکام رو پاک کردم. من چه گناهی جز زیبابودن داشتم که به اینجا کشیده شدم و هروز...