-لویی!
هری به محض دیدن لویی صداش زد و بغلش کرد.-هی!
-مثل همیشه خوشحال!
هری با ذوق خاصی گفت.-تو چرا انقدر خوشحالی؟
هری گفت و ادامه داد:
-امروز چی شده؟-احتمالا به خاطر این که برخلاف خیلی ها،دنبال یه اتفاق فوق العاده یا خیلی خوب برای خوشحال بودن نمی گردم. یه لبخند می زنم و اون موقع است که من خوشحالم!
YOU ARE READING
why are you so happy?
Fanfiction-تو که اسمم رو می دونستی؛پس چرا پرسیدی؟ -شاید چون دوست داشتم باهات حرف بزنم! -تو چرا انقدر خوشحالی؟ هری هر بار که با لویی صحبت می کنه؛این سوال رو ازش می پرسه. و لویی هم هربار یه جواب جالب می ده. شاید بد نباشه یه نگاه به جواب های لویی بندازید. cover...