وقتی هری بیست و یک سالش میشه، میفهمه که خوشحاله.
اونها دوباره برای بیست و یک سالگیش در آمریکان، یه جورایی خوبه، چون با اینکه هری نتونست اولین نوشیدنی قانونیشو وقتی ۱۸ ساله شد در انگلیس جشن بگیره، میتونه نوع آمریکاییشو در ۲۱ سالگی جشن بگیره.
(+سن قانونی نوشیدن در انگلیس ۱۸ به بالا و در امریکا ۲۱ به بالاست.)
چیز خیلی خاصی نیست، فقط پسرا و نگهبانشون در بار هتل دور و برشن، که شاید خانواده اش محسوب بشن.
لیام یه کاپ کیک فروشی پیدا میکنه، که شوی تلویزیونی خودشو داره و ۵ تا کاپ کیک از اونجا میخره که هر کدوم صورت یکی از پسرا روشونه و با فوندانت درست شدن.
هری نمیتونه جدیش بگیره، و به نسخه ی کارتونی و خوردنی خودش که زیر شمعی که لویی با عجله روش گذاشته نگاه میکنه، ولی به هرحال لبخند میزنه و شمعارو خاموش میکنه.
آرزو میکنه که همه چیز همینقد خوشحال کننده باشه.
.......
جمله ی آخر :)
حتما هری! جاست ویت هاها
کامنت و ووت پلیز.
#N
YOU ARE READING
52 Birthdays with Lou (Persian translation)
Fanfictionشمع های تولد جادویی ان اونا سعی میکنن عشق رو به وجود بیارن اما گاهی اشتباه میکنن اشتباهی مرگبار All credits go to http://sometimesitshardtograsp.tumblr.com/post/16867200652/52-birthdays-with-lou