34-Friendly notice

1.6K 299 346
                                    

دستی به سر و روم می کشم و روی عکس دوربین می زنم. صدای پا میاد پشت سرم و بعد لباس لویی می افته کنار دستم. با تعجب برمیگردم و به لویی که پشت مبل بدون لباس ایستاده نگاه می کنم. صدای استیو میاد : هی هَـ... اونجا چه خبره ؟

لویی می خنده و سرشو میذاره روی شونه‌م که لخته : استیو. من دوست پسرتو به فاک دادم. فقط برای این بود که بفهمم تاپه یا باتمه.

استیو با چشمای درشت نگاهمون می کنه. تند تند میگم : داره چرت میگه. میخواد اذیتت کنه.

لویی از مبل دور می زنه و میاد کنارم : نتیجه اینه که اون فاکینگ باتمه. خیلی خب پسر. قاطی نکن. بخش اولش شوخی بود ولی نتیجه گیری درسته.

استیو نفس عمیقی می کشه و می خنده : خیلی خب چطورین؟ خوبی هری؟

سر تکون میدم و لویی دست می بره جلو و گوشیو می گیره سمت پایین : بیا چک کن ببین بدنه‌ش سالمه. بی خط و خش. همونجوریه که بود.

استیو می خنده : لویی بس کن. همه چیز خوبه؟ دزدیاتون چطوره لویی؟

لویی با چشمای درشت نگاهش می کنه : وات د فاک؟ تو از کجا... تو هری؟

استیو ابرو بالا میندازه و من دلم میخواد برم افغانستان : نه لویی. من خودم دیدم دم در موقع رفتن ساعت گروهبانو چطوری قاپیدی.

لویی می خنده و می زنه به پیشونیش : آخ آخ! نگو. تقلبی بود. رولکس تقلبی. وای خدا!

می خندم که استیو لبخندی می زنه : تو چطوری هری؟

لویی دست میندازه دور شونه‌م : خوبه. مهم روحیه‌س. درسته دکترا امیدی ندارن ولی مهم تویی. تو امید داری؟

شونه هام از خندیدن می لرزه که میگه : تست ویبراتور. یک. دو. سه. صدا میاد ؟ خوب می لرزه؟

استیو از شدت خنده سرشو میذاره روی میز. بعد بلند میشه : امیدوارتر میشم اگه دستتو نندازی دور شونه‌ش و شبا نری توی اتاقش و سعی نکنی اذیتش کنی. یه ذره هم حواست بیشتر بهش باشه. دوستانه. خیلی خیلی دوستانه.

لویی گونه‌مو می بوسه : No , we're not friends. Nor have we ever been!

استیو میگه : بسه تاملینسون. می دونستی اسکایپ قابلیت انتقال تیراندازی داره؟ منم سه تا تفنگ دارم اینجا. البته دو تاش مال هم اتاقیامه.

سر تکون میدم : کین؟

دستی به چونه‌ش می کشه : جراد و آلوین. جفتشون پسرای خوبین.

How to be a criminal (L.S) (Completed)Where stories live. Discover now