Part7:

421 54 78
                                    

د.ا.ن ایزابل

*دیرینگ دیرینگ برای بار هزارم که این خرسا پا نمیشن:/*

با صدای گوشی از خواب بیدار شدم...خب...این گوشی من نیست، چون برا من صدای پلنگ صورتیه!و...چون بر من نیست...بیخی

*دیرینگ دیرینگ*

انگار دست بردار نیستل...پس قطعا برا هریه، همونطور چشم بسته دستمو رو صندلی راننده کشیدم

_:هی ادوارد

ه:همم

_:گوشیت

با صدای خواب الود گفتم و هری تکون هم نخورد...عاحح باید دست بکار شم یه چیزی یا حالا یه جاییش رو گرفتمو هی تکون میدادم

_:هری میگم گوشی

ه:عاخ...فاک

حرفم با شنیدن عاح و ناله هاش قطع شد و بهش نگاه کردم...یه نگاه به صورت جمع شده و قرمزش انداختم و یه نگاه به دستم و.......شتتتت

_:هولی شتتت متاسفم متاسفم

دستمو برداشتم(همون اونجاشو له کرده بود)و به شلوار مالوندمش...چیه؟وسواس نیستم فقط...نمد:/

_:اوییی شرمنده اممم زدم فیوزتو پروندم(اشاره به دیک برقی)

ه:وااات

_:اممم...هیچی گوشیت

از کف ماشین برشداشت و با صدای گرفته جواب داد

ه:الو...نه خوبم...ما تو راهیم...وات؟شماها رسیدین؟...باشه باشه...باشه دیگ

قط کرد و بهم گفت که رسیدن به هتل و منتظر ما هستن بعد ماشینو روشن کرد منم گوشیمو دراوردم ک ببینم کسی زنگ زده یا نه ک...شارژش تموم شد،اخه اینجاااا، الان وقتش بود گازو؟هوف...فقط یک نفر هست که میتواند به دادم برسد!

_:اممم ادوارد

ه:هری ام

_:باش همون، ادوارد میگم...میتونم گوشیمو شارژ کنم؟

ه:خب چرا به من میگی احیانا که منو پریز برق نمیبینی؟

_:عاممم خب

با چشام به اونجاش اشاره کردم و سوالی بهم نگاه کرد

_:اونجا دیگه

ه:کجا؟

_:همونجا دیگههه

بازم اشاره کردم که یهو پوکر شد..خب..اهم اهم

_:اوه شت متاسفم یادم رفته بود که فیوزشو پروندم

ه:خدایا منو بکش

_:نهههه حداقل گاوت کنه یکم سودمند باش انسان بودنت ک سودمند نیس کل خوابگاهو روشن کردی الن یه گوشی رو نمتونی شارژ کنی:/

بعد با یه قیافه وات ده فاکی بهم نگاه کرد و منم دهن باز کردم یه چیزی بگم که چشم به تابلوی ازادراه خورد

I'm not Yours|| Harry StylesWhere stories live. Discover now