Part10:

345 38 48
                                    

هایییییی وهی چنگنه میستون شیده بیدمi-i💙
میدونم که دیر گذاشتم ولی خدایی دلیل درم:
1-برا دو-سه ماه نت ندشتم!
2-فیلترم خراب بیده!
3:ترما شرو شده بیده!
متاسفوم از دفعه بعد تمااااااااااام سعیمو میکنم تا به موقع پارت بزارم!ولی گایز جدی طنز سخته یکم باید فشار بیارم تا یه چیزی بنویسم و حالا شاید اونیک مینویسم به نظر من طنز باشه بخاطر همین مجبورم خیلی فکر کنم و منم ک میدونین زیادی گشادم:|~ ولی بیخاطیر شوماها میکینم^~^
ووت و کامنت یادتون نره لاو یو💙
-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
د.ا.ن ایزابل

_:چرا من؟چرا تو این دنیای به این بزرگی من باید پاشم برم فروشگاه تا خرید کنم؟

سارا:بجا این کارا لباساتو عوض کن برو

_:اصن چرا خودت نمیری؟خیلی هم رمانتیک میشه دست تو دست زین عین پاستیل خرسی چسبیده به هم برین خریداتونو کنین همه هم بگن چه چه به به

سارا:تقصیر خودت نیست انقدر خوابیدی مخت چسیده!

_:چرا همه چی رو به خواب من ربط میدی اخههههه!!!

کفشاشو پوشید و از اتاق رفت بیرون...عاحححححح قبقبقب بستنی عروسکی اب شده اه! موهامو قاطی کردم و سرمو کوبوندم به بالشم!بعد چند دقیقه غر زدن و لباسارو اینور و اونور پرت کردن از اتاق زدم بیرون و سمت خروجی دانشگاه رفتم و یه تاکسی گرفتم!جلوی اولین فروشگاه نگه داشت و پیاده شدم!

پوف!ماموریت شروع شد!وارد شدم و کاغذی که سارا توش چیز میز نوشته بود رو دراوردم

_:این خانوم دکتر اینجا چی نوشته...ماس..ت،پنیر،مایک؟من مایک از کجا پیدا کنم:|(milk-->mik)،بطری(butter--->bottle)؟ ودف...اخی بچه ام تازگیا خیلی به فکر محیط زیست شده میشینه بطری میخوره!!!اون از رژيم غذاییش که فقط سبزی و علف میخوریم اخرش هم خودشو هم منو تبدیل به گاو و گوسفند میکنه اتاقم چراگاه فقط مونده نقل پهن بدیم بیرون-_-

شیر و غلات صبحونه رو برداشتم و گذاشتم تو سبد رفتم سراغ پنیر و بطری به قفسه پنیر ایتالیایی ها نگاه کردم که یکی مونده بود تا خواستم بردارم یکی دیگه برشداشت

_:هی من میخواستم اونو بردارم

با عصبانیت برگشتم سمت کسی که برش داشته بود...ببیی؟

هری:من اول برشداشتم

_:من اول تصمیمشو گرفتم

هری:ولی الان دست منه

_:قرار بود تو دست من باشه

هری:حالا که نیست

_:تو که خودت ببیی ای بشین واس خودت پنیر درست کن

هری:چی؟

_:نخود چی

چیپس و پفک هم برداشتم و سمت فروشنده رفتم و سبدمو گذاشتم رو میز که هری کنارم وایستاد

I'm not Yours|| Harry StylesDonde viven las historias. Descúbrelo ahora