سلام ای شیخان من امده ام با یک عدد پارت طولانی!ووت و کانت یادتان نرود باشد که رستگار شوید!!
خب دیه بوج بوج بچه های خوبی باشین😊*دمپایی عدالت ایزابل را زیر پاهایش پنهان میکند**_____________________________________*
ه:خررررپفففففف،خررررررپففففففف
با چشای از حدقه درومده به سقف زل زده بودم و اتفاقات دیشب رو مرور میکردم...
*فلش بک*
_:هری اون گالنو ببند
ه:خرررررپفففف
اهوووو،نشستم و هی تکونش میدادم که خروپفش قط شد و با صدای گرفته گفت
ه:هوم؟
_:پلیز خروپف نکن
چیزی نگفت و از همه بهتر صداش قطع شده بود..اخیش!لهافم رو با لبخند از سر ارامش کشیدم رو خودم و اماده ی خوابیدن بودم که...
ه:خخخخخگگگگگگگگگ
:|~عه هنگ کرد که
با چشای قد نلبکی بهش نگاه کردم الان میمیره خونشو میندازن گردن منوجدان:انقدر که سابقه ات خرابه
بیشین به به،شونه های هری رو تکون میدادم اون همچنان تو هنگی خودش به سر میبرد و من را در فکر فرو بیرد...چه کینم یا شیخ وجدان؟
وجدان:هرکاری فقط کاملا انسانی!!!
_:بعش
نشستم رو شکمش و با چشای ریز شده بهش نگاه کردم که دهنش باز بود خب ددچ باید وارد کار شی،قلنج انگشتای دستم و گردنمو شکستم دوباره با دقت بهش نگاه کردم و یه ضربدر خیالی روی جایی که میخواستم بزنم کشیدم
الکی تو کف دستم تف کردم و یکی زدم تو صورتش که عین برق زده ها پرید و منم پرت کرد رو تخت
ه:چیه چیشده من بیدارم!!!!
_:موفقیت امیز بیده
با بهت همچنان به جلوش نگاه میکرد که من رو تخت خوابیدم و با لبخند ارامش گونه ای لهاف رو روی خودم کشیدم و در سدد خوابیدن بودم هری هم کنارم افتاد رو تخت
نفس عمیقی از سر اسودگی کشیدم خب دیه وقت خوابیدنه!
ه:خخخرررپففففف
چشام باز شدن و تیک عصبم میزد اتصالی دادم لنتیییییییی...گاد هلپ می،کیل می،اصن ناپدید می
*پایان فلش بک*
صدای زنگ ساعت گوشی هری اومد،خمیازه کشید و زنگو خاموش کرد
ه:چه روز خوبیه!هی سحر خیز شدی
خیلی ریلکس پاشد و حوله رو از تو کمد برداشت و رفت حموم...وات-ده-اکچول-فاک؟!
****
تو سالن غذاخوری نشسته بودیم برای صبحونه و تنها زامبیه جمع من بودم زیر چشام پف کرده و سیاه رنگ پریده و چشای قرمز،همشون اول منو دیدنی تعجب کردن ولی با اخم اژدر گونه ی من ساکت شدن و ترجیه دادن سوالی نپرسن
ESTÁS LEYENDO
I'm not Yours|| Harry Styles
FanficHighest ranking:1 / 2019 داستان زندگی من ی داستان کلیشه ای نیست،همه چی از دستشویی مردونه Rose club شرو شد...خب سارا باید منو به اون پارتی میبرد...