رگهای کبود شده و فشردهای که ملافههارو تو مشتش مچاله کرده.تکونهای شدیدی که از شدتش، مغز دستش رو روی جمجمهاش گذاشته بود تا توی سونامی غرق
نشه.صداها و نالههای زنگ زدهای که سوهان روح
بودن و ناخوناشون رو توی گوشت متعفن شده قلب فرو میکردن.گرمای تهوع آوری که خورشید رو ذوب میکرد و چرک و کثافت به خوردت میداد.
لمسهای نامردی که خیانت کردن و از پشت خنجر زدن به تمام بود و نبود ها.
سکون سردی که انتظارش کشیده میشد و
بالاخره نفسِ اجباریای که بلند شد.و سیگار داغی که قرمزتر از چشمهای صاحبش
بود،
سوخت و سوزوند تمام قاصدکهای معلق رو.
دیگه هیچی مثل قبل نمیشه.
مگه نه؟
YOU ARE READING
Cigarettes After Sex
Fanfiction[COMPLETED] همه سیگارهایی که مرهم حقیقتهای سمی بودن و سکسهای خاموشی که خاطرات رو، غده کردن. زیام. ۲۶ ژانویه ۲۰۱۹ تا ۳۰ می.