Play list: Dusk till dawn/ Zayn Malik
میدیدمش،
نزدیک میشد...
دور بود!
باید بهش میرسیدم.
یا شایدم،
اون به من میرسید!
_____________________دستی به موهای درهمش کشید و به خاطر اینکه هیچ وقت به طور کامل مرتب نمیشه غرغری زیر لب کرد اما با یادآوری اینکه به دیدن چه کسی میره خندید و دستش رو از روی موهاش برداشت!
نفس عمیقی کشید و آروم زنگ خونه رو فشار داد.
صدای پارس سگی که هر لحظه به در نزدیک تر میشد نشون میداد که اون خونه است!
در باز شد و قیافه فوق هاتش تو قاب در ظاهر شد!
معلوم نبود چقدر مثله آدمهای خنگ بهش زل زده بود که یهو با صداش به خودش اومد!
هری: ببخشید میتونم کمکتون کنم؟
لویی جواب داد: آم آره سلام من لویی هستم؛ لویی تاملینسون احتمالا من رو به یاد نمیاری نمیدونم چرا اصن اومدم اینجا و اینکه...
هری خنده مهربونی کرد که باعث شد لویی هرچی بیشتر به خودش بد و بیراه بگه و بخواد به خاطر چرت و پرتهایی که گفته بزنه فک خودش رو بیاره پایین اما صدای هری مانع این کار شد:
من کاملاً تو رو به یاد دارم لویی تاملینسون و اینکه میدونستم تو یه روزی از همین روزها دوباره میای اینجا چطوره بیای تو!؟
لویی مثل ماهی که از آب بیرون افتاده باشه چند بار دهنش رو بازو بسته کرد و در نهایت به دنبال هری داخل شد!
برخلاف دفعه پیش سگ هری نمیخواست به سمت لویی حمله کنه انگار که اونم مثل صاحبش حافظه خوبی داشت!
خونه به همون تمیزی و زیبایی قبل بود و نشون از نظم ذاتی هری میداد، برخلاف لویی و دوستهاش که هر وقت مهمون داشتن و مجبور بودن خونه شون رو به زور تمیز میکردن!
هری نشست و لویی هم روی کاناپه رو به رویش نشست. هر چند که هری نمیتونست اون رو ببینه اما لویی که میدیدش!
لویی: از کجا میدونستی میام؟
و تو ذهنش به حرفای زین فکر کرد نکنه حق با اون بود؟هری دوباره لبخند زد که حال لویی رو برگردوند و گفت: چیزی راجع موسوبی شنیدی لویی؟
لویی گفت: نه.
هری: یه آیین ژاپنیه که اعتقادشون بر اساس رشتههاست اونا معتقدن همه چیز تو این دنیا با نخهایی نامرئی بهم متصله و با گذشت زمان اون نخها کوتاه و کوتاهتر میشن تا اون چیزها یا اون افراد بهم برسن!
مثل مادری که حامله میشه و بعد از مدتی بچهاش بدنیا میاد یا عاشق و معشوقی که بعد از سالها بهم میرسن همه اینها موسوبیه!
YOU ARE READING
Eyes[L.S] (Completed)
Fanfictionچشمها. مال تو مثل قلبت بودند و نور از اونها میریخت! و مال من فقط چشم بودن؛ فقط چشم... Completed UNEdited