SunFlower 🌻 | TAEGI | Persian

5🌻.عشق دوطرفه ؟!!!

تهیونگ یک هفته بود ک یونگی رو ندیده بود درست از بعد از اعتراف و چیزی که بیشتر از همه شوکش می کرد این بود ک هیچ کس از یونگی حرفی نمیزد و هوپی هیونگش دیگه جز خوابگاه نمی موند و تهیونگ حدس میزد پیش یونگیه !! تهیونگ‌ میخواست بپرسه ، بدونه یونگی کجاست حالش خوبه اما نمی تونست ...

هنوز تو شوک بود یونگی هیونگش میخواست بوسش کنه بهش گفته بود دوستش داره اره یونگی همیشه براش متفاوت بود هیونگش خیلی کیوت بود در عین حال سوئگ باید اعتراف می کرد که حتی موقعی که یونگی گفته بود دوسش داره قلبش یجوری شده بود ولی فقط تهیونگ اونو اونطور که یونگی دوسش داره نداشت

ولی چیزی که ضربه اخر بود این بود که فهمید شوگا عضو بی تی اس تا مدتی گروه رو ترک کرده است ! تازه هیچکس بهش نگفت و اون تو از تو اخبار فهمید و چیزی که براش سوال بود یعنی همه میدونستن یونگی بهش اعتراف کرده ؟ اون به هیچ کس چیزی نگفته بود ولی باورش نمی شد یونگی هیونگش بخاطر اون گروه ترک کرده تهیونگ حس می کرد داره خل میشه اون گیج بود و نمی دونست باید چیکار کنه ، همه یجور رفتار می کردن انگار یونگی وجود نداره و بی تی اس از اول 6 عضو داشته ولی ارمی ها توییتر ترکونده بودن و هر روز بخاطر نبود شوگا به هشتگی رو ترند میکردن و خواستار برگشتنش بودن

البوم جدید بدون شوگا ضبط شد اهنگ هایی که یونگی روش کار کرده بود ولی صدای خودش توش نبود جز دو تا اهنگ تایتل و اهنگی که تهیونگ نوشته بود !hold me tight ) (تو مصاحبه ها هروقت راجب یونگی سوال می شد جواب نامجون یه چیز بود یونگی به دلایل شخصی از بی تی اس جدا شده و زمان برگشتنش معلوم نیست و این جمله "زمان برگشتنش معلوم نیست" تهیونگ میترسوند که نکنه یونگی هیچ وقت برنگرده و همه چیز بخاطر اون باشه اون فقط میخواست یکی این سکوت عذاب اور بشکنه و از یونگی یه خبری بهش بده ....

امروز اجراشون توی the show بود و تهیونگ روی مبل نشسته بود و منتظر بود تا نوبتشون بشه و به سروصدایی که جیمین و جونگکوک درمیاوردن نگاه می کرد جای یونگی حس میشد درسته شاید اگر بود فقط میشست و یجا و با گوشیش ور میرفت اما حتی با این حال جای خالیش حس میشد به هوسوک هیونگش نگاه کرد درست از یک هفته پیش این هیونگشم دیگه مثل خودش نبود لبخداش الکی شده بود و یه حس مزخرفی به تهیونگ می گفت مربوط به یونگی عه نفسشو داد بیرون تو قلبش یه دردی حس می کرد اما حتی نمی دونست حدس بزنه دلیل این درد فقط یه بخشیش نبود یونگی عه

بالاخره برای ضبط صداشون کردن تا وارد استیج شدن جیغ ارمیا سالن رو پر کرد و یک صدا تشویقشون می کردن و همگی یه بنر به دست داشتن که روش نوشته شده بود "دلمون برات تنگ شده مین شوگا" ، تهیونگ میخواست داد بزنه اره منم دلم تنگ شده دلش برای لبخند لثه ایش تنگ شده بود مخصوصا اینکه اخرین صحنه ای که از یونگی به یاد داره صورت خیس از اشکش بود !