Part6:نونای قوی

2.3K 474 60
                                    

چشمامو باز کردمو به چانگبین که با نیشخند بالا سرم وایساده بود نگاه کردم

چانگبین-کارت بد نیست امگا مثل اینکه خودت میدونی کارت چیه

فلیکس-جای تشکرته

چانگبین-وظیفت بود

فلیکس-چی؟؟

چانگبین-گفتم وظیفت بود چیه نکنه کری

فلیکس-من خونتو تمیز کردم خونه ی  تو اونوقت میگی وظیفه من بود؟

چانگبین-تو هم امگامی

فلیکس-امگاتم نه خدمتکار خونت

چانگبین-بزار روشنت کنم کارت تو همینه میرم اماده شم

از پله ها بالا رفت و من با عصبانیت روی مبل نشسته بودم

فلیکس-بچه پررو

با حرص دستمال تو دستمو که از وقتی خوابم برده بود تو دستم بودو انداختم زمین و اخم کردم

چانگبین-حاضر نشدی؟حاضر شو بریم

فلیکس-خفه شو من نمیام

چانگبین اخم غلیظی کردو با عجله دو تا پله اخر رو پایین اومد

چانگبین-تو غلط کردی ببین بچه خودتو خیلی بالا فرض کردی ولی هیچی نیستی بجز یه امگای احمق و  ضعیف

فلیکس- یاد بگیر که باهام با احترام صحبت کنی

چانگبین نیشگونی از بازوم گرفتو به زور منو رو از روی مبل بلند کرد  میتونستم بدون دیدن بدنم بگم که جای نیشگونش رو بازوم کبود میشه چون اون اخرا حتی نمیتونستم نفس بکشم سعی کردم با اه کشیدن از دردم کم کنم

فلیکس-چرا فقط نمیگی که با این ازدواج مشکل داری و راضی نیستی

چانگبین-چندبار بگم راضیم

به سمت اتاقش دوییدم تا لباس هایی که اونجا بودو دربیارم در کمدشو باز کردم و با دیدن جین مشکیم و پیرهن استین کوتاه سرمه ایم لبخند کجی زدمو اونارو بیرون کشیدم و پوشیدنشون بقیه لباس هام هم بردم و تو اتاقم گذاشتم

فلیکس-بریم

چانگبین-خب تو شتر دیدی ندیدی

فلیکس-باشه ولی حداقل تو صدام نکن

چانگبین-اسمت چیه؟

فلیکس-برای بار هزارم فلیکس

چانگبین-باشه امگا

پوزخند مسخرشو نثارم کرد و از در خونه بیرون رفت

فلیکس-اون یه حرص دراررررر عوضیه

پاهامو به زمین کوبیدمو از خونه بیرون رفتم

چانگبین-سوار شو

به ماشین اسپرت ابی روبه روم نگاه کردنم چه عروسکیه سوار ماشین شدم

چانگبین-بهتره ادرس خونه رو خوب یاد بگیری فهمیدی ؟

AN OMEGA FROM NOWHEREWhere stories live. Discover now