call me master

748 45 62
                                    

Part 5

دوستان این پارت اسمات است خیلی اسماته اگه دوست ندارید نخونید 🔞🔞

جنسن میشا رو به خونه ش برد
به سمت اتاقی در طبقه بالا راهنمایی ش کرد
اول خودش وارد شد
میشا دم در اتاق منتظر موند
برق های اتاق و روشن کرد
حالا بهتر دیده میشد

اتاق بزرگی بود
ولی طراحی ش عجیب بود
یه تخت دو نفره تهش بود که روکش مشکی داشت و ستون های چوبی دور تا دورش بود

سمت چپش وان خالی مشکی بود
سمت راست هم دو تا تکه چوب مشکی بزرگ به شکل ایکس بودن

یکم اونور ترش یه کمد بود

و نور ملو قرمزی هم اتاق رو روشن کرده بود

اینجا یه اتاق بازی بود
میشا ماتش برد
یکم ترسید
لعنتی وقتی گفت کلاب بی دی اس ام پس منظورش این بود

جنسن دید که میشا ایستاده و ماتش برده اخماش رفت تو هم
این یک هم تو زرد از اب در اومد
لابد الان شروع میکنه داد و بیداد و فحش دادن

ولی هیچ کاری نمیکرد و این بیشتر عصبی ش میکرد

تقریبا داد زد

●چت شده .... فکر کردم کلاب بی دی اس ام میری نباید مشکلی با این داشته باشی

میش از جاش پرید لحن جنسن خیلی جدی بود
قیافه ش عصبانی بود ولی جذاب
اخم های تو هم رفتش چشمای سبز شو درخشان تر میکرد

چرا دروغ میشا میترسید
این اولین بارش بود

ولی دلش پر میزد برا یه شب بودن تو رویاهاش
پس با صدای لرزون چیزی گفت که جنسن جا خورد

◇مشکلییی ... ندار..م

جنسن لبش دوباره به لبخند شرورانه جذابش کج شد
دستاشو بهم مالوند

●خیلی خب پس شروع کنیم نمیای تو

میشا وارد شد

جنسن دستاشو بهم مالوند

●تا من اماده میشم تو لباساتو در بیار

میشا جا خورد

◇همشو

جنسن یه ابروشو اورد بالا

●بله همه شو .... ببینم بار اولته

میشا یکم عصبی شد

◇نه ینی اره

یکم کار سخت شد
ولی اینجوری لذت بخش تره

●خیلی خب اشکال نداره فعلا از شر لباسا خلاص شو .. همه لباسات

جنسن به سمت کمد رفت
و پشتشو به میشا کرد

میشا شروع کرد به در اوردن لباساش

جنسن دستبند و گگ و برداشت
همین طور نیپل کلمپ و پدل

bloody roseWhere stories live. Discover now