نصفه شب بود جونگ کوک نمیدونست تا حالا چند بار دستش رو به لباش کشیده و تو یه دقیقه چند بار لبخند زده!البته همه ی این کارا رو دور از چشم پسر بزرگتر انجام داده!
باید گفت چند ساعت قبل دقیقا همون لحظه که لبهاشون بهم دیگه چسبیده بود هوشیاریش یکم سرجاش برگشت!!اما
خب یجورایی میترسید از اینکه تهیونگ چه واکنشی داره درحالی حتی خوب یادش میومد که کی اول برای بوسه جلو اومد!
به هرحال تهیونگ هیچوقت نمیخواست حرفی درمورد اون بوسه بزنه؛هرچند خیلی دلش میخواست!
هنوز روی تخت بودن با این تفاوت که تهیونگ خوابیده بود ولی جونگ کوک با لبخند بهش نگاه میکرد...دوباره به زور روی تخت جا گرفته بودن و همینطور باید گفت خیلی نزدیک بهم!!
هنوز خونه تاریک بود و موهای سیاه تهیونگ روی چشماش افتاده بود و چشمهای کشیده اش به سختی برای خرگوش پیشش پیدا بودن!!
فقط تنها چیزی که این میون نباید آشکار میشدن حرکات و حرفای کوک قبل از بوسه بود!!
خدا میدونست اگه میفهمید دقیقا چه واکنشی نشون میداد!پس بدون فهمیدن هیچی به تهیونگ خوابیده لبخند میزد و گاهی وقتا اونقدر ذوقش بالا میزد که صدای خندش بلند مشید و باعث تکون خفیف تهیونگ میشد!
_اما.....باید واقعیت رو بهش بگم....!.....نه اگه نخواد چی!؟؟
با صدای آروم میگفت و با نگاه کردن به انگشتای دستش دوباره به فکر فرو میرفت!
کلافه از جاش بلند شد و با این کارش صدای جیز مانندی از تخت بلند شد و خب حالا دقیقا تهیونگ روی لبه ی تخت بود و کافی بود تکونِ دیگه ایی بخوره که با صورت بره تو زمین!!!
و آره دقیقا چیزی شد که فکر میکنید!با دراز کردن پاش باعث افتادنش شد و آخ بلندی از دهنش بیرون اومد!!
_آیششش......فاک!!
بلند و با عصبانیت گفت و موجب بیشتر جمع شدن پسر کوچیکتر شد!!!
روی زمین نشست و با دستش شروع به ماساژ پیشونیش کرد!!_خدا کنه کبود نشه...
با صدای دورگه و خواب آلودش گفت....و تازه وقتی که سرش رو به پشتش برگردوند متوجه بیدار بودن کوک شد!!!
با تعجب دست از ماساژ پیشونیش برداشت و نفس عمیقی کشید!
_تو....بیداری؟؟!
انگار بعد از دیدن کوک کلا خواب از سرش پرید!!!"خب الان واکنشم بعد از بوسیدن یکی باید چی باشه؟؟"
با خودش گفت و از جاش پا شد و با دقت رو به روی جونگ
کوک روی تخت نشست که در نتیجه پشت کوکی تقریبا به دیواری که تخت بهش چسبیده بود کامل برخورد میکرد!
YOU ARE READING
⊱Wtf?!I Fall In Love With A Bunny?!࿐💯
Fantasy《کامل شده》 تهیونگ هیچوقت فکر نمیکرد کارما اینقدر بِچ باشه که بخواد با فرستادن یه خرگوش انسان نما توی زندگیِ کوفتیش عذابش بده...اما اون اشتباه کرد اشتباهِ بزرگِ دست کم گرفتن کارما....! ▪به مناسبت تولد کوکی! ¤Couple: TAEkook ¤Genre: fantasy , comedy...