"اوکی, شاید باید... درباره'موقعیتمون' حرف بزنیم؛که همه چیزو خراب نکنیم؟ "
همچنان در پارکینگ, درباره جزئیات نقشه شون صحبت میکردند."صحبت درباره چی؟ میریم مدرسه، یکم باهم وقت میگذرونیم که مردم ببینن، میریم خونه و همدیگه رو به فاک میدیم ."
لیسا،شونه هاشو بالا انداخت.چشم های جنی قبل از باریک شدن، درشت شد.
" منظور منم همینه. ما دوست دخترهای واقعی نیستیم، لیسا! ما فقط تظاهر میکنیم که هستیم، که یعنی هیچ سکسی در کار نیست."
لیسا نیشخند زد.
قبل از اینکه بازوهاشو دور گردن جنی حلقه کنه و اونو به یک ماشین پرس کنه.به جلو خم شد، جوری که تقریبا لب هاشون همدیگه رو لمس می کردند.
دختر بلوند با جذاب ترین و خیس ترین حالت ممکن، زمزمه کرد،
" برای سکس نیازی به داشتن رابطه نیست، جنی.. "چشم های جنی، برخلاف میل اش، بسته شدند، وقتی که نفس داغ لیسا رو که لب هاش رو نوازش میکرد، حس کرد.
چیرلیدر اصلی ناخودآگاه لرزید که باعث شد از رویایی که توش قرار داشت خارج بشه و اون عوضی رو به عقب هل بده.
" نه، لیسا! من از اوناش نیستم. "
"حیف شد، از دستش دادی"
لیسا شونه هاشو بالا انداخت."علاوه بر این، اگر نقشمون رو درست بازی کنیم، حتی نیازی به بوسیدن همدیگه هم نداریم."
"چی؟ من هات ترین دختر مدرسه رو خوابوندم، - - غیر از خودم البته--بعد اونوقت حتی قرار نیست صورتهای همو بخوریم؟ احمق افلیج! "
" تو منو نخوابوندی لیسا، من تورو انتخاب کردم. "
" آااه، حالا هرچی، جنی. "
لیسا قبل از اینکه کلاه موتورش رو برداره، با تمسخر گفت." اوه خدا!وااااو! تو قرار نیست منو با این به خونه برسونی!"
جنی معترض شد."کی گفته من قرار تو رو برسونم؟"
"خب، پس من قراره چطوری برگردم خونه؟ اون جونگکوک لعنتی منو آورد به اون قرار مسخره! "
"خب خیلی بد شدسوییت هارت؛یا باید با این موتور بیایی، یا پیاده برمیگردی خونه!" دختر بلوند در حالی که کلاه کاسکتشو سمت جنی گرفته بود، گفت.
دخترِ کوتاهتر قبل از اینکه کلاه رو از دستش بقاپه، نگاهی به عوضی روبهروش انداخت.
جنی کلاه رو امتحان کرد و پیش خودش فکر کرد
'اگه شپش داشته باشه چی؟'
به موهای بلوندش نگاه کرد تا ببينه آیا می تونه محو ریختن موهاش روی شانه هاش و اون تاپ مسخره و محکم بشه ...سرشو تکون داد تا شر اون افکار خلاص بشه،و بعدخیلی عادی کلاه رو سرش کرد و به سمت موتور رفت.
YOU ARE READING
𝑾𝒆'𝒓𝒆 𝑵𝒐𝒕 𝑭𝒓𝒊𝒆𝒏𝒅𝒔
Romanceیک هرزهٔ عوضی و استریت که هر چیزی که میخواست رو داشت-جنی در یک روز غیرمنتظره با یه پلی گرل منحرف به اسم لیسا، ملاقات میکنه؛ اون دو نفر، مثل آتیش و یخ هستن، پس..چه اتفاقی قراره براشون بیفته؟ Cover by: lisarius