ارتفاع گرفت. و بالاتر از 3 جنگنده ی دشمنی که درحال تعقیب جنگنده ی چانیول و سوهیون بودند، قرار گرفت.
نگاهش رو برای ثانیه ای از سمت راست به صحنه ی جنگ زیرشون دوخت. " یکیشون نیست" با خودش تکرار کرد و اخمی کوچک میان ابروهاش جا خوش کرد.
- چانیول
× بله فرمانده
- یکیشون نیست..
و ثانیه ای سکوت. حتی در رادار هاشون هم چیزی دیده نمیشد. یک جنگنده ی رادار گریز. سهون نتیجه گیری کرد و زیرلب "لعنتی" زمزمه کرد.
لب هاشو از هم فاصله داد، تا دوباره چانیول رو مورد خطاب قرار بده که با گذر سریع جنگنده ی ناپدید شده از کنارش، لبهاش به هم چفت شدند.
یک چرخش کوچک انجام داد و دنبالش کرد. ارتفاعشون لحظه به لحظه بیشتر میشد. جنگ خاموش شده ی بینشون، به یک تعقیب و گریز تبدیل شده بود.
× پرنده ی یک نابود شد
صدای سوهیون در گوش های سهون و جونمیون پیچید. و در اون لحظه برای چند ثانیه ی کوتاه، رادار شلیک، روی جنگنده ی تیره رنگ کره ی شمالی قفل کرد. بهترین لحظه برای نابودی دشمن.
اما.. کنترل شلیک دست سهون نبود. کلید شلیک موشک روی دسته ی هدایت گر پسر ساکت و ترسیده ی جلوش بود.
- لعنت بهش
خطاب به جنگنده ی قدیمی که تحت کنترلش بود زمزمه کرد. و بعد صدای فریادش، پسر کوچکتر رو از جا پروند.
- شلیک کن.. همین الان
و جونمیونِ هل کرده، بدون اینکه کنترلی روی انگشت های پوشیده شده در دستکش پارچه ای و زمختش داشته باشه، دکمه ی سرخ رنگ زیر انگشت شصتش رو فشرد.
و بعد، انفجار جنگنده ی کره ی شمالی در مقابل چشم های مبهوت جونمیون. اون، الان یک نفر رو کشته بود. برای اولین بار، یک نفر رو کشته بود. و صدای سهون خیلی محو، در دالان های گوش هاش، پیچید.
- پرنده ی سوم نابود شد
سهون گفت و بالاخره توجهش رو به اخطار کمبود سوخت داد.
- چانیول..
صداش زد. قبل از اینکه بخواد فکری که در ذهنش پرسه میزد رو به جونمیون منتقل کنه، صداش زد. اما سکوت.. چیزی بود که دریافت کرد.
- پارک چانیول..
بلند تر صداش زد. و بازهم سکوت.
برای ثانیه ای ترسید. چانیول اعلام نکرده بود که جنگنده ی دوم رو هم نابود کرده یا نه. نگاه عصبی و نگرانش روی رادار سبز رنگ روبه روش ثابت کرد. نبود. هیچ جا نبود.
- چانیول
نعره کشید. بلند و ترسیده. صدای ترسیده ی جونمیون به گوش هاش میرسید. اما نمیفهمید. هیچ کدوم از کلماتش رو نمیفهمید. سوهیون با برج مراقبت ارتباط برقرار کرد. و دقایقی بعد، درحالی که بالای جنگنده ی سهون پرواز میکرد، صداش زد.
ESTÁS LEYENDO
[COMPLETED] •⊱ Captain Oh ⊰• (HunHo)
Acción⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅ فن فیکشن Captain Oh کاپل: هونهو، چانبک ژانر: اکشن، رومنس، اسمات نویسنده: Dreamer داستان از اون جایی شروع میشه که کیم جونمیون ، برای اثبات لیاقتش برای داشتن فامیلی کیم و تتوی عقاب سفید، وارد نیروی هوایی کره ی جنوبی می...