لویی روی تخت دراز کشیده بود و ناامیدانه به اثر گزیدگی عنکبوت نگاه میکرد.
اون از درد ملافه خاکستری رو زیر انگشتاش مچاله کرد، وقتی صدای پایی شنید ناخودآگاه دستش رو توی هوا پرت کرد.
چند دقیقه طول کشید تا موقعیت رو متوجه بشه : یک تار فاکی در رو به دیوار پِرِس کرده بود و مانع باز شدنش میشد.
دستگیره در توی هوا تکون خورد که نشون میداد زن عمو می میخواد وارد بشه._لویی؟ بیبی خوبی؟ مگه قفل اتاقت خراب نبود؟
پسر برای ظاهر سازی با صدای گرفتهٔ ساختگی گفت : خوبم، قفل رو درست کردم عمه. الان میخوام بخوابم. میشه بعدا بیای؟_اره عزیزم خوب بخوابی.
لویی به موهاش چنگ زد : مرسی عمه می!
چه شتی داشت اتفاق میافتاد؟لویی قبل از اینکه بتونه چیزی رو هضم کنه گردنش خم شد، سرش روی بالش افتاد و موهاش روی ملافه پخش شد .
اسپایدرمن بیهوش بود.
_____________________________
هری اخم کرد : ازم میخوای با قهرمانا کار کنم؟اون برای دهمین بار پرسید و مخاطب سوالش نه آیرون منِ بیحوصله ، نه کاپیتان آمریکای کلافه، و نه بلک ویدؤ در حد مرگ عصبانی، بود.
اون با خودش تکرار میکرد تا مطمئن بشه توهم نمیزنه.
صداش رو با سرفه ای صاف کرد : فقط... جسارتا.... در جریانین که من ضد قهرمانم؟
بلک ویدو با اخم فریاد کشید : اه..... ریدی به اعصابم.... آره پسره ی دراز! آره! ما احمقا میخوایم با تو کار کنیم. هستی یا نه؟تونی و استیو نامحسوس از اون فاصله گرفتند.
هری آب دهنش رو پایین رو پایین داد و چشماش رو چرخوند : احیانا نمیخواین بگین کارتون چی هست؟+به ما خبر رسیده جوکر میخواد یک محموله پول و طلا رو بدزده و بیشتر قهرمانهای ما تو فضا درگیرن ...... بیخیالش...... ما نیرو لازم داریم که جلوش رو بگیریم، اون تیم قوی ای داره. حالا هستی؟
_چی به من میرسه؟؟
تونی با افتخار گفت: میتونی عضو اونجرز بشی!
هری چشم غره رفت : یعنی قراره من بهتون لطف کنم و به عنوان پاداش بتونم همیشه بهتون از این لطف ها بکنم؟
+دقیقا!*زدی تو خال!
×آفرین دراز!
هری پیشنهاد داد : بجاش میتونم یک وانت آدامس توت فرنگی داشته باشم؟
تونی، استیو و ناتاشا باهم نگاه های "وات د فاک ؟" رد و بدل کردند.
تونی پلک زد : اره، میتونی یک کاميون آدامس داشته باشی.هری مشتش رو پیروزمندانه به هوا پرت کرد.
همون لحظه یک پسر وارد شد : آقای استارک دوربین های مدار بسته فردی که نیش خورده رو شناسایی کردند، لویی تاملینسون 16 ساله. احتمالا باید زودتر کمکش کنیم.
______________________________
VOCÊ ESTÁ LENDO
𝒔𝒕𝒖𝒑𝒊𝒅𝒔 ✫ 𝑳.𝒔 𝒁.𝒎 [completed]
Fanfic#1 : larry Cover credit by : @writter_in_purple _ازش فاصله بگیر درازِ تخمی! +کوتوله جهش یافته بهتره دستت رو بکشی! ×××× _تو مجبورم کردی انتخاب کنم! +و تو من رو انتخاب نکردی! ×××× فان، مارول، دی سی.