- د فاک کیم ؟
جونگکوک داد زد و در انبار مدرسه رو با عصبانیت کوبید .
- چرا قبل هر بازی باید تو رو بین دخترا پیدا کنم ؟
ادامه داد و با عصبانیت موهای تهیونگ رو که در حال بوسیدن یه دختر بود کشید و عقب آوردش .
- چرا همش مزاحمم میشی لعنتی ؟
تهیونگ با نیشخند کوچیکی پرسید و جونگکوک بدون اینکه بهش اهمیت بده به دختر زل زد .
- عالیه ! حتی از مدرسه‌ی ما هم نیست که دهنشو سرویس کنم !
جونگکوک دوباره داد کشید و دختر چشماش رو چرخوند و بعد از بوسیدن گردن تهیونگ به سمت در انبار رفت .
- جواب سوالمو ندادی !
تهیونگ همچنان با نیشخند جای بوسه‌ی دختر رو پاک کرد و تاپ و شلوارک ورزشیش رو مرتب کرد .
- چون ده دقیقه به مسابقه‌ی آخر این فصل مونده و توی فاکی که مثلا کاپیتانی کنار هم تیمیات نیستی ! کیم دهنت رو سرویس میکنم !
جونگکوک با حرص داد زد و بازوی تهیونگ رو کشید و دنبال خودش به بیرون از انبار برد .
- رئیس شورای محترم ! کمی مهربونی به خرج بده و با لطافت باهام رفتار کن !
تهیونگ روبه‌روی جونگکوک ایستاد . قدش حدود دو سانتی متر از اون بلند تر بود . جونگکوک دستش رو سمت گردن تهیونگ برد و جای رژ لب دختر رو پاک کرد .
- ابروی مدرسمون رو به فنا نده کیم ! و خوب بازی کن و ببر ! چون اگه ببازیم به فاکت میدم !
جونگکوک با عصبانیت آستین فرم مدرسه‌ش رو جلو کشید و به تهیونگ مالید تا رژ دختر از روی لب هاش پاک شه .
- این کوفتیم بزار روی کله‌ت که بتونی ببینی داری توپ رو کجا شوت میکنی !
جونگکوک باندانایی همرنگ با ست ورزشی بستکبال تهیونگ از جیبش بیرون آورد .
- موهام خیلی بلند شده !
تهیونگ پوفی کشید و با گذاشتن باندانا روی موهاش شروع به حرکت کرد .
- گمشو بیا اینجا ! لعنت بهت !
جونگکوک دوباره داد زد و تاپ ورزشی تهیونگ رو عقب کشید تا بتونه رژ لب های کنار گردن و گوش تهیونگ رو هم پاک کنه .
- بقیه این حساسیت هات رو ببینن چی میگن جئون ؟
تهیونگ نیشخندی زد و جونگکوک که کنار گوشش ایستاده بود نزدیک ترش شد .
- وقتی توی جلسه شورا یه کاری کردم که کاپیتان رو عوض کنن میفهمی ! گمشو !
جونگکوک بعد گفتن این حرف پشت موی تهیونگ رو آروم کشید و اون رو به سمت سالن بسکتبال برد .
- به نفعته ببری تا کاپیتان رو عوض نکنم !
جونگکوک با چین دادن دماغش گفت و تهیونگ با نیشخند شونه‌ای بالا انداخت .
- شت ! بیا اینجا !
دوباره جونگکوک تاپ تهیونگ رو عقب کشید و از توی جیبش ساق دستی رو درآورد و سعی کرد به ساعد تهیونگ بپوشوندش .
- امروز مسئولین بخش های مرکزی و مهم هم هستن ! پس این تتوهای فاکیتو تا حایی که میتونی بپوشون ! بعد هر بار گل زدن تاپت رو بالا نده تا بقیه سیکس پک هات رو ببینن . فقط گل بزن !
جونگکوک پشت سر هم بهش هشدار داد و تهیونگ فقط با لبخند کوچیکی بهش نگاه میکرد .
YOU ARE READING
Trey || VKook
Fanfiction[ TREY ] پایان یافته ژانر : فان / ورزشی / رمنس / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین - شاید از من خوشت بیاد ولی تا وقتی که مجبور باشم دختر های مختلف رو از روت بلند کنم ، هیچ تغییری توی رابطه‌مون به‌وجود نمیاد کاپیتان بسکتبالیست ! 《توجه داشته...
