بیب بیب بیب
صدایی که باعث شد بی حوصله پیشونیشو از روی میز بلند کنه. با دیدن چراغ چشمک زن سیستم سریعا هدفون رو برداشت و اونو روی گوشاش قرار داد. این اولین تماسی بود که امروز دریافت میکنه.
" سلام من کیم جونگوو اپراتور 247 راهنمای امروز شما هستم .... میتونم بهتون کمکی کنم؟ "
- : خب اره.
جونگوو چیزی نگفت فقط با اشتیاق پشت خط منتظر موند.
- : آممم ..... راستش من برای مهمونی خونوادگی به یه همراه احتیاج دارم.
جونگوو با شیطنت هومی کرد و با اشتیاق جواب داد : من خیلی وقته منتظرتونم.
- : اوه جدی؟
جونگوو همونطور که با کف انگشتای دستش رد قرمزی که روی پیشونیش جا گرفته بود ماساژ میداد با تقلید از لحن شخصِ پشت خط، جواب داد : اوه آره. فکر میکنم کار من چشم دوختن به این سیستم لعنتیه.
از طرز صحبت کردن پسر میتونست بفهمه که کمی خجالت زدهاست : خب .... میتونی ... بهم .....
جونگوو اجازه ادامه دادن رو نداد ، سریع اضافه کرد : اره اره حتما، گفتی یه همراه ...... اوه نه نه صبر کن اسمتو نگفتی؟
- : ببخشید ، لی جنو هستم.
" خب جنو چیز خاصی مدنظرته؟ قد، وزن ، ظاهر؟ یا حتی خصوصیت اخلاقی؟ "
جنو با سردرگمی جواب داد : من ....... نمیدونم چی باید بگم.
" اشکالی نداره بهت کمک میکنم ... خب بذار ببینم اینجا چیداریم ...( زبونش بین دو لبش قرار گرفت و چشماشو ریز کرد و توی کامپیوتر روبه روش به دنبال نسخه پیش فرضی که کمپانی در اختیارشون گذاشته بود که باتوجه بهش پارتنر ها تقسیمبندی شده بودن، گشت ) .... چطوره از قد شروع کنیم؟ قد خودت چنده؟ "
جنو : قد من حدود 180 میخوره پس میخوام از خودم کوتاه تر باشه ... البته نه خیلی، فقط نمیخوام زیاد از حد چاق باشه ( خندید )
جونگوو روی برگه مینوشت و همزمان با نوشتن ، جملاتو تکرار میکرد : کمتر از 180 ، لاغر ...
جنو فکر نمیکرد انقدر راحت با این اپراتور ارتباط بگیره اما ظاهرا الان باهاش احساس راحتی داشت و صحبت با اون اپراتور جنو رو به وجد اورده بود پس متفکرانه به مکالمه ادامه داد : پوست روشنی داشته باشه.
جونگوو پرسید : نظری درمورد اینکه چطور آشنا شدین داری؟
جنو : رستوران چطوره ؟
" گفتی چند سالته ؟ "
جنو : بیست و دو." دانشگاه گزینه بهتری نیست؟ "
جنو : اوه این بهترین ایدهـست جناب اپراتور.
" کیم جونگوو "
YOU ARE READING
𝐁𝐞𝐚𝐮𝐭𝐢𝐟𝐮𝐥 𝐌𝐢𝐬𝐭𝐚𝐤𝐞
Fanfiction🥀 𝑪𝒐𝒖𝒑 : 𝐽𝑎𝑒𝑌𝑜𝑛𝑔 , 𝑌𝑢𝑊𝑜𝑜 , 𝑁𝑜𝑀𝑖𝑛 🥀 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝐷𝑟𝑎𝑚 , 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒+ 𝑆𝑚𝑢𝑡 -------------------------------------------------------- خلاصه داستان : تیونگی که همیشه توی انتخاب موکلاش حساسیت به خرج میده به...