نام : کاترین ( کِیت )
لقب : هیورتات
سن ظاهری : ۲۰ سال
قلدره و یکمم جدی و معتقده اگر اون نبود تهیونگ پرشنال رو تبدیل به میدون جنگ میکرد درحالی که کاملا برعکسه
نقطه ضعفش نونا صدا شدنشه
اراده قوی ای داره و نسبتا مهربونه
_________________________________________
× هیورتات ارشد...هیورتات ارشد...
تهیونگ نگاهشو به نگهبانی داد که با عجله به سمتشون میومد.
× قربان به دروازه ی شمالی حمله شده ... این فاز اول حملست و ارتش اصلیشون داره با سرعت به پرشنال نزدیک میشه.
_ ارتش؟؟؟
× بله قربان . یه ارتش از فرشتههای ترد شده که ...
تهیونگ عصبی از فشاری که تو کمتر از نیم ساعت بهش وارد شده بود سر لی داد زد
_ لی حرفتو بزن
لی به چشم های یخی تهیونگ خیره شد و گفت
× دورگه ها هم همراهشونن
پوزخند وحشتناکی صورت تهیونگ رو تزیین کرد و با لحنی که بوی خون میداد زمزمه کرد
_ چه زمان بندی عالی ای
.
.
.جیمین نگاهی به قیافه ی احمقانه ی تهیونگ که یه پوزخند احمقانه تر داشت و بعد اون نگهبان بنظر بی خیال انداخت
+ ته پوزخندتو بپیچ دور بدبختیاتو بکن توی کونت و بعدم بیا باهم بخاطر باتم بودنمون گریه کنیم
( ترجمه : منظورش اینه که توی این منجلابی که گیر کردن جای پوزخند زدن نیست و هرچه سریع تر یه فکری برداره )
جیم با چشم غره ای حرفش رو تموم کرد و بعد زل زد تو چشمای تهیونگ تا هرچه زودتر یه فکری برداره
و تهیونگ ...
خب اون فقط چند ثانیه به جای نامشخصی خیره شد ؛ پشتش رو سمت اون شیطان خدا نما کرد ، بعد انگار که هیچ وقت جیمینی وجود نداشته چند قدم برداشت و صدای برخورد بال هاش فضای ساکت محوطه رو پر کرد و رفت .
YOU ARE READING
my lost angel | Persian
Fanfiction. . . ...I'm a devil who's locked in heaven... من شیطانیم که در بهشت زندانی شده ! . . . ~ Author : armis . . ~ Main Couple : kookv . ~ The other couples : Yoonmin . Namjin . . ~ Genre : godness . Romance . Imagination . Action . . Happ...