Death knell ( 3 )

274 53 6
                                    

ارس * خدای جنگ و جنگاوری

ترالیسم ها * فرشته های نگهبان دروازه های پرشنال

ترالیسم ها * فرشته های نگهبان دروازه های پرشنال

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

نام : هوسوک

لقب : لوسیفر

سن ظاهری ۲۶

_________________________________________

به نزدیکی افرادش که رسید روی پاهاش فرود اومد و بالهاش جمع شده و دوباره وارد بدنش شدن. روبروی ارتش ایستاد و قبل از حرف زدن گلوشو صاف کرد.

بعد از حدود نیم ساعت توضیح دادن برای لحظه‌ای ساکت شد و به تک تک سربازهایی که در دیدرسش بودن نگاه کرد و در اون لحظه ...

.
.
.

تهیونگ میتونست قسم بخوره تا حالا ندیده انقدر واضح توی چشم های کسی < ودف؟! > موج بزنه پس سعی کرد یکم از وجهه ی منطقی برای کارآموز هاش موضوع رو روشن کنه و اخم غلیظی هم چاشنی صحبت هاش کرد تا تاثیر بیشتری داشته باشه ...

_ من کاراموز هامو جوری تعلیم دادم که بتونن موجودات قوی تر و قدرتمند تری رو شکست بدن و شکست دادن چنتا فرشته ی تبعیدی و فراری براشون مثل اب خوردن باشه ... پس حتی اگر شده بخاطر نشون دادن خودتون به من و ثابت کردن اینکه محافظ لایقی برای پرشنال هستید، این ماموریت که بدون اسیب جدی به رقیبتون اون رو از پا در بیارید رو به بهترین نحو تمومش کنید !

بعد از چشم غره حسابی ای که سعی کرد تا جای ممکن خطاب به تمام کارآموز هاش باشه بال هاشو برای بار چندم باز کرد و به سمت یکی از ترالیسم های بالای دروازه اصلی رفت.

باید قبل از هر چیز شرایط رو برای باز کردن دروازه مهیا می کرد و اجازه نامشو به یکی از نگهبان های دروازه نشون میداد؛ اگرچه ترالیسم ها بخاطر تمرکز فوق العادشون به راحتی میتونستن قصد بقیه رو متوجه بشن؛ ولی این کار یجور رسم یا اجبار بود . یه قانون دیگه !

به نزدیکی ترالیسم رسید و میتونست هاله ی زرد رنگ دور اون رو ببینه که بدن خوشفرم و مرمرینش رو به زیبایی احاطه کرده بود .

وقتی به اندازه کافی نزدیک شد حرکت بال هاش رو اروم کرد تا ثابت بمونه و به چشم های بسته ی نگهبان خیره شد. رد اخمی بین دو ابروی ترالیسم جوان جا گرفته بود .

my lost angel | Persian Where stories live. Discover now