[ این پارت نصفش اسماته.براتون علامت میذارم اگه دوست داشتید نخونید👀 ]
2020_لندن🚫
" ددی میشه بیای باکسرمو دراری؟"
لیام وقتی این جملرو با اون حالت از زبون زین شنید....
مغزش هنگ کرد...خون به مغزش نرسید...همونطور که به زین که امشب خیلی خیلی بیشتر از همیشش سکسی شده بود نگاه می کرد. قدرت حرکت از دستو پاهاش رفته بود!خودشم نمیدونست چرا هربار با شنیدن این جملات از زین دستو پاشو گم می کرد.
همه این حالتاش وقتی به پایان رسید که دردی رو توی پائین تنش حس کرد. بدجور اون پسرو می خواست..همین الان!
به سمت زین که خواهشگر نگاهش می کرد شتاب برداشت و زینو به دیوار پشتش کوبید و لباشو روی لبای زین قرار داد.
اول گاز آرومی از لب پائین زین گرفت و بعد اونو کامل توی دهنش برد.
بوسه خیلی پر آبو تابی بود.
زین که کمرش از برخورد با دیوار کمی درد گرفته بود خواست حرفی بزنه ولی خب این لیام هورنی جلوش محصول کرم ریزیه خودش بود!
پس چیزی نگفت و به اون بوسه ایی حالا زبون هاشونم وارد کار شده بودن ادامه داد.
کمی بعد هردو نفس کم آوردن ولی خب لیام نمیتونست از لبای خوش طعم زین دست برداره...
اون لبایی چه مزه توت فرنگی تازه میدادن...به زور ازش جدا شد حالا قهوه ایی های چشم اون پسر خیلی تیره تر از همیشش شده بود.
زین اروم دستشو برد و در حمومو باز کرد و گفت" برای یه حموم لذت بخش چطوری لیوم؟ "
لیام خنده ایی کرد و؛زینو داخل حموم فرستاد.
زین که فقط با یه باکستر بود حالا به دیواری تکیه زده بود به لیامی که هنوز کلی لباس تنش بود خیره موند.
لیام اونجا مشغول گذاشتن موزیک بود.
فضا باید خیلی خیلی رمانتیک میشد!
موزیک مورد نظرشو گذاشت موزیکی که خیلی روال آرومی داشت.........کلاسیک وجذاب!
سمت زین اومد و بوسه کوتاهی روی لبای زین گذاشت و اجازه داد که زین دستشو از زیر تیشرتش تو ببره و به بدن خوش فرمش دست بزنه.
اما زین توی یه حرکت اون تیشرت کاملا مزاحمو از تن لیام دراورد و گوشه از حموم بزرگشون پرت کرد .کی اهمیت می داد که اون لباس الان کجاست ؟
زین نگاهشو از لب های قلوه ایی لیام گرفت و به سیکس پک هاش نگاه کرد و آب دهنشو قورت داد .
لیام خودش دست به کار شد و شلوارشو دراورد. و زینو توی بغلش گرفت .
زین لبخندی زد و دمای بالای بدن لیامو حس کرد.
دوباره شیطنتش گرفته بود....!
اون فضا زیادی برای زین آروم بود.....موزیک کلاسیک و سکس خیلی خیلی آروم.......پس لب هاشو به گوش لیام رسوند و با لحن سکسی و آروم گفت
" اما من یه سخت و خشنشو انتظار داشتم ددی! "
YOU ARE READING
Deathly Hallows [L.S][Z.M] Completed
Fanfiction. . . [ جوری منو ببوس که انگار آخر دنیاست..!] وضعیت: کامل شده