نمیتونست اتفاقاتی که طی این چند روز افتاده رو باور کنه، همه چیز در کمتر از یک روز از این رو به اون رو شده بود و باور اینکه دیگه نیازی به مخفی کردن ردهش و محافظت از خودش نداشت و تنها نمیموند براش غیر ممکن به نظر میرسید. پلکهاش رو روی هم گذاشت و پارچهی خنک ملافه رو بیشتر بین انگشتهاش فشرد.
بالاخره بعد از چهار سال، یه لبخند واقعی و از ته دل مهمون لبهاش شده بود ولی اون بدون اهمیت به لبخندی که انگار قصد ترک صورتش رو نداشت، دستش رو به قلبش که با بیقراری به قفسهی سینهش میکوبید رسوند و نفس عمیقی کشید اما با شنیدن صدای در، سرش رو به طرفش چرخوند و به تهیونگی که با دست پر وارد اتاق میشد نگاه کرد.
تهیونگ با لبخند جلو اومد، کیسههای خرید رو روی صندلی گذاشت و روی تخت نشست، موهای لخت جفتش رو از روی پیشونیش کنار زد و خال روی بینیش رو بوسید.
"اول چی میخوری؟"جونگکوک که برای فاصله گرفتن از اون تا جای ممکن روی تخت عقب رفته بود، با گونههای رزی رنگ نگاهی به خوراکیهای تو کیسه انداخت و ناخودآگاه زبونش رو روی لبهاش کشید. کمی به طرف صندلی خم شد و دستش رو برای برداشتن کیسه دراز کرد اما تهیونگی که تا اون موقع لبهاش رو برای نخندیدن به تلاشهای بی نتیجهش روی هم فشار میداد زودتر از اون برش داشت و کیسه رو روی پاش گذاشت.
جونگکوک نگاهی به دوتا بستهی شیرموزی که داخلش بود انداخت و یکی از اونا رو برداشت، نی پلاستیکی رو توش فرو کرد و سرش رو بین لبهاش گرفت. مک کوچکی بهش زد و با حس طعم شیرین و فوقالعادهی هومی کشید اما با شنیدن صدای خندهی ریزی، سرش رو بالا آورد و متقابلا به تهیونگ خیره شد؛ نگاه گیجی بهش انداخت و لبهاش رو یکم جمع کرد.
"چیزی شده؟"
تهیونگ نگاه خیرهش رو از لبهای صورتیش گرفت و با دیدن حالت کیوتش لبخند عمیقی زد.
"نه، چیزی نشده عزیزم!"جونگکوک گوشهی لبش رو به دندون گرفت و نگاهی به شیرموز توی دستهاش انداخت.
"توام شیرموز میخوای؟"تهیونگ خندهی صداداری کردو سرش رو به دو طرف تکون داد، دستش رو روی پای پسر گذاشت و مشغول نوازشش شد.
جونگکوک چند ثانیه نگاهش کرد و بعد بدون پرسیدن چیز دیگهای، کیک شکلاتی مورد علاقهش رو هم بیرون آورد و مشغول خوردنشون شد.
مکی به پاکت خالیشدهی شیرموز زد و وقتی چیزی نصیبش نشد، نگاه غمگینی بهش انداخت، لبهاش رو آویزون کرد و زبالهی خوراکیها رو توی نایلون گذاشت.
YOU ARE READING
𝑫𝑨𝑰𝑺𝑰𝑬𝑺 || 𝕍𝕂
Werewolfتوجه: فعلا متوقف شده!! ⛓این فیک همان "my beautiful" سابق است!!! کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین ژانر: امگاورس، رومنس، فلاف، لیتل انگست خلاصهꜜ ⟮ از چندین هزار سال پیش در افسانه ها از پسری یاد شده که با متولد شدنش در قالبی بر ضد ماهیتش همه چیز رو عوض می...