louis top
++++++++++++
هری پسره محبوبی تو دبیرستان بود جوری که بچه ها ارزو داشتن باهاش موقع ناهار رویه یه میز بشینن اون تو تمامه درس ها عالی بود و بعضی ها حاضر بودن بهش کلی پول بدن تا یه مسئله رو براشون حل کنه
اون مثله بچه های خرخون نبود اون زیبا و با وقار بود ولی باهوش البته اون همیشه سعی میکرد به کسایی که مشکل دارن کمک کنه
نایل:هری شب بریم کلاب؟
هری:نه نایل شاگرد دارم با لیام برو
نایل:لیام خیره سرش قرار داره
هری:اوهو از کی تاحالا
نایل:با اون پسره زین مالیک
هری:از لیام بعیده بود
نایل:ولی دلیل نمیشه چون تو از رفیقش خوشت نمیاد زینم بد باشه
اما هری تنها ادم معروف و محبوب تو دبیرستان نبود یکی دیگه از ادم های معروف لویی تاملینسون بود پسری که همه جون میدادن تا تویه مهمونی هاش شرکت کنن یا بتونن یکبار لمسش کنن لویی یه بد بوی و شاید بهتره بگیم یه فاکر به تمام معنا بود اون تو شیطنت خوب بود و درسش چنان تعریفی نداشت اما خوب بلد بود مخ معلم هارو بزنه
هری و لویی قطب های مخالف بودن
هری هم به کلاب یا پارتی میرفت و خوشمیگذروند اما خودشو توش غرق نمیکرد
همونطور که لویی هم همیشه فکر خوشگذرونی نبود و تو فوتبال عالی بود
شاید بشه اسمشو مکمل گذاشت نه؟
هری و نایل به کلاس تاریخ اومدن لیام هم خودشو به اونها رسوند
لیام:های گایز وای امروز جواب ازمون های جلسه پیش رو میده من اضطراب دارم
معلم تاریخ بد اخلاق ترین معلم اونجا بود البته با کسایی که درس نمیخوندن
اقای اسکات: خب سلام من ازمون هاتون رو صحیح کردم اما از چندتاتون نا امید شدم
اقای تاملینسون و اقای مالیک این چه وضعشه رسما کاغذ رو سفید دادید ما جلسه بعد ازمون داریم و من نمیخوام این وضع رو ببینم وگرنه از کلاسم اخراجید
لویی:ای بابا چقدر ناراحت شدم
اسکات:اقای تاملینسون برای کالج به درس من نیاز داری پس اگه بیوفتی نمیتونی به کالجی که درخواست دادی بری و منم ذره ای برام مهم نیست و میندازمت ازمون بعدی برام مهمه......اقای استایلز؟
هری:بله قربان
اسکات:با اقای تاملینسون کار میکنی
هری:قربان من درگیر پروژه زیست با خانم هیلمن هستم
اسکات:برام مهم نیست استایلز تو دانش اموز ممتاز من هستی اگه تاملینسون جلسه بعد بازم بیوفته من از چشم تو میبینم
هری که از این موضوع خوشحال نبود ولی چاره ای نداشت سر تکون داد
اسکات:اما برای مالیک که یکی بدتر از تاملینسونه پین تو به مالیک درس بده حسابی باهاش کار کن
