Part 17

6.3K 960 237
                                    

موهاشو نوازش کرد و دوباره زمزمه کرد
+ همه چی خوبه
نفسای  اروم شده جونگکوک و روی سینش احساس می‌کرد...یکم دیگ توی همون حالت موند و وقتی تکون خوردنی ازش ندید یکم عقب رفت.. با فهمیدن اینکه خوابش برده.. اروم لبشو گزید و کم کم روی تخت گذاشتش...نفس عمیقی کشید و پتورو روش کشید...نگاهی بهش انداخت و با دیدن موهاش ک تو صورتش افتاده بودن لپاشو باد کرد.. دستاشو دراز کرد و بعد کنار زدن موهاش از صورتش از اتاق خارج شد و به سمت اتاق خودش رفت
.
.
.
                                                              Kook p. O. V

از روی صحنه پایین اومد و به پشت صحنه رفت... روی صندلی نشست تا میکروفوناشو در بیارن و گیریمشو پاک کنن

_ عالی بودی جی کی

+ میدونم کانگ

_ خوبه که میدونیش

از توی آینه به کانگ نگاه کرد که رفت تا به چندتا کار رسیدگی کنه

_ میشه باهم یه عکس بگیریم؟ من خیلی وقته طرفدارتونم

لبخندی روی صورتش نشوند و به یکی طرف دختری که باهاش حرف میزد برگشت

+ البته

گوشیشو گرفت و سلفی انداخت

_ ممنوونم جی کی تو فوق العاده ای

لبخند دیگ ای زد و در مقابل تعظیم دختر مقابلش سری تکون داد

+ بخاطر وجود شماهاعه که من فوق العاده ام

با صدا زده شدنش.. به سمت اتاق پرو رفت تا لباسای استیجشو با لباسای خودش عوض کنه...
گوشیشو چک کرد و دوباره داخل جیبش گذاشت با احساس دستی روی شونش سرشو بالا اورد و با دیدن لی جونگ سوک رو به روش ابروهاشو بالا انداخت و لبخندی بهش زد

_ چطوری جونگکوک

+ خوبم پسر تو چطوری

_ اگه از اخرین بار که دیدمتو تولدمو یهویی ول کردی و رفتی فاکتور بگیریم.. خب خوبم

دستشو پشت گردنش کشید

+ خب یه مشکلی پیش اومد و نمیتونستم بیشتر بمونم

_ باشه جی کی ولی اگه میخای فراموشش کنم باید جبرانش کنی

+ البته.. چجوری میتونم جبرانش کنم

_ خب باید باهام بیای یه جایی

با ابروهای بالا انداخته نگاهش کرد

+ کجا؟

سعی کرد چشماشو نچرخونه تا جونگ سوک ناراحت نشه

_ بعدظهر برنامت چیه؟

+ بعدظهر

_ اره

+ خب فکر کنم برنامه ای برای امروز بعدظهر ندارم بعد اینجا فقط یه عکس برداری دارم.

HelplessDonde viven las historias. Descúbrelo ahora