" چانی ~ " فیلیکس نالید
" بله بیبی ؟ "
" هنوز نرسیدیم ؟ " لیکس پرسید
" دو دیقه دیگه می رسیم " چان لبخند زد و جواب داد .
فیلیکس سر تکون داد و به کارش ، یعنی لذت بردن از نگاه کردن به منظره بیرون ، ادامه داد.
" فیلمی هست بخوای ببینی ؟ چیزی تو ذهنت داری ؟ "
" هممم نه چیزی مد نظرم نیست ، هر چی تو انتخاب کنی"
چان سری تکون داد و نیشخند زد.
•••
" من بهت گفتم هر چی تو انتخاب کنی . ولی منظورم فیلم ترسناک نبود!!!" فیلیکس با دیدن فیلمی که چان انتخاب کرده بود ، تقریبا خودش رو خیس کرد !
چان برای فیلم Pet Sematary دو تا بلیت خریده بود.
" مشکلی نیست بیبی من هستم " چان قهقه زد .
" صدام نکن ... تو جاهای شلوغ بیبی صدام نکن " فیلیکس غرید .
در واقع چان بعد از اینکه فهمیده بود بوکی همون فیلیکس ـه نمیتونست جلوی مغزش رو بگیره و باز هم اون رو بوکی صدا کنه به همین خاطر تصمیم گرفته بود به جای اسمش ، پسر کوچیکتر رو بیبی صدا کنه . هم کیوت تر بود و هم شخصیت ددی طورش رو بولد تر میکرد و هم اینکه از اکسپوز شدنش جلوگیری میکرد .
" اونوقت چی باید صدات کنم ؟ ... ماین؟ " چان خندید .
فیلیکس پوت کرد و بازوی چان رو زد " وقتی تو جمعیت ـیم لاس نزن انقد "
" باشه هر چی بیبیم بگه " چان باز هم خندید و بینی لیکس رو بین انگشت هاش گرفته .
فیلیکس بیشتر از قبل پوت کرد .
و بزارید یه رازی رو بهتون بگم ~ چان به شدت میخواست لبای بوسیدنی پسر کوچیکتر رو به دندون بگیره.
خیلی کیوته نمیتونم خودمو کنترل کن-
" هیونگ ! بدو فیلم داره شروع میشه" فیلیکس گفت و چان رو به داخل سالن سینما هل داد.
" کی تا دو دیقه پیش داشت آه و ناله میکرد که از فیلم ترسناک میترسه :| "
" اوه جدی ؟ من که نبودم ^^ "
•••
" غلط کردم ... میخوام برم " تو اون وضعیت فیلیکس میتونست اولین مورد مرگ بر اثر ترسی باشه که چان میدید چون واقعا در حد مرگ ترسیده بود .
البته کیه که ناراحت باشه ؟! چان داشت از فیلیکسی که توی بغلش قایم شده بود لذت میبرد و دستش رو آروم روی رون پاهای پسر گذاشته بود.
اتفاق بعدیای که توی فیلم افتاد فیلیکس رو حسابی ترسوند . دستای کوچیکش رو روی چشمهاش گذاشت و بیشتر از قبل توی بغل چان فرو رفت .
اما چان حتی ذرهای نترسیده بود . شاید به خاطر اینکه به جای این که حواسش پی فیلم باشه ، داشت دوست پسر آیندش رو ستایش میکرد ... ولی بیاید با هم رو راست باشیم ، کی وقتی یه بیبی کیوت از ترس توی بغلش پناه گرفته به جایی جز اون توجه میکنه ؟
" چانی ~~ " فیلیکس با ترسناک تر شدن فیلم ، جیغ بی صدایی زد
" یکم دیگه تحمل کن فی- ... بوکی "
شت ، نزدیک بود اسمشو بگم-
فیلیکس از ترس نه تنها توی بغل چان بود بلکه اگر یکم دیگه ادامه میداد 'روی چان' بود ~ چون همین الانشم پاهاش روی رون چان افتاده بودن . لیکس جوری به لباس چان چنگ زده بود که انکار تمام زندگی ـش به اون بستگی داره .
هر موقع که فیلم به قسمتهای ترسناک تری میرسید ، فیلیکس به روی چان بودن نزدیک تر میشد
واو ، ولی ... چان بوی خیلی خوبی میده.
•••
فیلیکس خوشحال بود که فیلم بالاخره تموم شده اما وقتی فهمید دقیقا توی چه پوزیشنی ـه قلبش ایستاد . خواست از روی چان ^^ کنار بره که چان اجازه نداد و به حالت برایدل استایل اون رو بغل کرد .
لیکس از ترس اینکه بیفته دستش رو محکم دور گردن چان گذاشت " چـ چـ چانی".
چان چیزی نگفت و با پوزخندی که روی لبش جا خشک کرده بود از سینما خارج شد .
همه بهشون زل زده بودن !
" اوه خدای من ، اونا با همن ؟ خیلی کیوتن "
" وای خدا خیلی کیوتن "
" چرا همه پسرای هات گی ـن ؟"
" اونا دارن چه غلطی میکنن ؟" یه پسر چشم غره رفت و گفت
" دهن ـتو ببند ایکبیری ، حداقل اون دوست پسر داره ، تو چی ؟ کیـ*ر خرم نداری !! فقط یه عروسک برای بازی ای " یه دختر داد زد و خطاب به پسر گفت . پسر سریع ساکت شد و از جمعیت دور شد
" چان ولم کن ، همه خیره شدن" فیلیکس نالید
" هممم نه ! " چان پوزخند زد
" حداقل بگو کجا داری منو میبری؟ " فیلیکس پرسید .
" غذا بخوریم "
" ولی من یه جفت پا دارم که میتونم باهاش راه برم"
" خیلی حرف میزنی . میدونم میتونی راه بری "
" آه .. ولش کن اصلا " فیلیکس تسلیم شد و اجازه داد چان اون رو توی همون وضعیت تا ماشین ببره و روی صندلی بنشونه
YOU ARE READING
Daddy [ChanLix-SKZ]
Fanfictionترجمه اییو 'ددی' از Honeyminbin ✨؛ • با حضور هر هشت عضو استریکیدز • ژانر : کمدی ، رومنس، +18 ⚠️ اگر از شوخیهای کثیف، کرینجی، +۱۸ خوشتون نمیاد، به هیچ نخونید. - این اییو شامل ۹۸ قسمت میشه.