'12

1.9K 398 32
                                    

فیلیکس معذب بین دو پسر نشسته بود . چان دستش رو دور کمرش انداخته بود و دست اریک هم دور شونه هاش استراحت میکرد .
اگر کسی نمیدونست اونجا چه خبره ، قطعا له اشتباه فکر میکرد اون سه تا با هم قرار میزارن .
خب آخه کی از داشتن دو پسر جذاب در کنار خودش بدش میومد ؟ با این حال فیلیکس با چان احساس راحتی بیشتری میکرد تا با اریک به همین خاطر کمی به سمت چان متمایل تر شد و بی چان متوجه این اتفاق شد و به اریک نیشخند زد . اریک ناراحت شد اما حسش رو پس زد و چان رو نادیده گرفت ‌
شاید فیلیکس برای اون نبود؟
کمی بعد در باشدت باز شد و همه با گیجی بهش نگاه کردن ، البته به جز اریک !
"جویون... ؟"
اریک از جاش بلند شد و به سمت پسر رفت : "اینجا ... چیکار می می‌کنی ؟"
اریک‌گیج شده بود.
پسر با قیافه ناراضی ای پرسید : " من رو خونه تنها گذاشتی تا بیای اینجا برای خودت پارتی بگیری ؟؟؟ "
اریک معذب پرسید : " از کجا فهمیدی اینجام"
" واسه اینکه خودت بهم گفتی " پسر بزرگتر داد زد و چرخید تا بره
" شتتت بچه ها من باید برم فعلا بای " اریک گفت و در رفت .
همه یه لحظه فکر کردن که صحنه ای از یک کی‌دراما رو تماشا کردن .
" اون دوست پسر داشت و با فیلیکس هم لاس زد ؟ واو ... عحبا "
" فیلیکس ؟؟ " چان با اضطراب پرسید .
" چی ؟؟ ها ؟؟؟ هاهاها منظورم بوکی بود ... آرع بوکیی " مینهو حسابی پنیک زده بود
" فیلیکس ؟؟ اون اینجا نیست ... حالت خوبه داداش ؟؟ " چانگبین سعی کرد نامحسوس گندشو جمع کنه
"نمیدونم مرد ! چند دیقه پیش به فیلیکس پیام دادم فکر کنم به خاطر همینه که اینطور شد اسماشونو قاطی کردم" مینهو با نگرانی خندید و چان سر تکون داد .
بعد چان بدون اینکه متوجه بشه فیلیکس هم به اندازه مینهو پنیک زده ، برای دیدن ادامه فیلم به سمت تلویزیون برگشت .

از اونجایی که فیلم یکم خسته کننده بود فیلیکس کنار چان خوابش برد ! فیلیکس کمی خم شد و روی شونه ی پسر بزرگتر به خواب رفت ... از طرفی قلب چان با سرعت می‌تپید .
اونا فقط چند ساعت بود که هم دیگه رو می‌شناختن و چان به این زودی عاشق شده بود ؟
فاک من عاشق شدم ؟؟؟
خور و پف فیلیکس خیلی کیوت بود و چان حس میکرد موقع زل زدن به پسری که چهره بچه گونه ای داشت ، در حال ذوب شدن بود .
فیلیکس به پیراهن چان چنگ زد و ... این کیوت ترین چیزی بود که چان توی کل زندگیش دیده بود !
اون قطعا میخواست از اون پسر کوچولو مراقبت کنه

•••

۷۳ هزار لایک و هشت هزار کامنت

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


۷۳ هزار لایک و هشت هزار کامنت

BCchan // امشب من یه کیوتی رو پیدا کردم

Bbylixue // فکر می‌کنی کیوت بود ؟
BCchan // قطعا
Bbylixue // ینیمسمسممسنس باشه
BCchan // میزونی ؟ حالت خوبه ؟
Bbylixue // عالیم عالییم

Jistarhan // هه عجب رفیق ضایعه ای !!!
BCchan // معذرت میخوام بله ؟
Jistarhan // هیچی باید برم

Binnieseo // حس بدی دارم
BCchan // درباره ؟
Binnieseo //  کلا همه چیز
BCchan // فکر کنم ایمو تایمت فرا رسیده ...

Daddy [ChanLix-SKZ]Where stories live. Discover now