ocean talisman

part 4

نکته :»
اوکی گایز بزارید یه توضیحی راجع به نژاد کای بدم بهتون ممکنه لازمتون بشه.
چهار تا نژاد خون آشام میشه گفت اصیل هستند Catpires , WolfPires , snakepires , Batpires.
و فکر میکنم بقیه خون آشام ها که اصیل نیستن حاصل تولید مثل از دو نژاد اصیل باشن + بتا های خون آشام که تبدیل شدن.

از بین این نژاد ها، Batpires مشهور تر ه و تا جایی که اطلاع دارم افراد مهم جامعه ی اون ها رو تشکیل میده. کاملا از خون انسان تغزیه میکنن و نیاز اصلی بدنشون با خون انسان رفع میشه و از گوشت خام خوششون نمیاد.

حس چشاییشون مزه های ترش تلخ و شیرین رو نداره که تو فیک جونگین توانایی کمی تو تشخیصشون داره. قدرت جادویی شون بیشتر از بقیه ی نژاد ها است. سرعت خیلی بالا تری نسبت به بقیه ی نژاد ها دارن بینایی قوی و بویایی فوق‌العاده دارن و حس شنوایی شون از هر دوی این حس ها بیشتره. تو بزاق دهنشون ماده ی بی حس کننده هست و میتونن جای گزیدگی رو قابل تحمل تر بکنن.

برای انتخاب نژاد یه مقدار دو به شک بودم چون کای میتونست تو نژاد catpires هم قرار بگیره و اینجوری حالت دوستانه تری هم داشت چون نژاد catpires فقط از خون انسان تغزیه نمی کنه به هر حال نژاد کای Batpires به سه دلیل.

یک تو متنی که من راجع به نژاد خون آشام ها خوندم بر خلاف سه نژاد دیگه به احساسات این نژاد اشاره شده بود.

دو به خاطر این که این نژاد معمولا چهره های دوست داشتنی و فریبنده دارن.

و سه بر اساس چیزی که من خوندم زندگی این نژاد بین انسان ها به خاطر چهرشون آسون تره پس احتمالا محدودیت هایی مثل قرار گرفتن زیر نور یا سرد بودن پوست رو ندارن و این دست من رو تو داستان باز می گذاشت .

انقد تفاوت اطلاعات وجود داره و انقد سایتا ماستا رو ریختن تو قیمه ها مغزم ارور داده...
/: خلاصه که اطلاعات و دادم بهتون نمی دونم چی درسته اما متنی که دوستم به من داد در این مورد به این ها اشاره شده بود.
منبع : نمد (ʘᴗʘ✿) دوستم متن و برام فرستاد ولی احتمالا یکی از چنل ها تلگرامه :)
آدرس دقیق دادم؟ متوجه شدید قشنگ؟ 😂😂

****
بدنش کوفته بود . شونه هاش ، ستون فقراتش، عضله های رونش انگار یه آدم غول پیکر روی بدنش سقوط کرده بود هر چی که بود این گرفتگی عضلات ، درد و سنگینی بدنش مربوط به یه خواب بد نبود .

تو جاش نشست و تمام تلاشش رو کرد از درد کمر و بی حسی عضلاتش که کنترل عصب هاش رو مختل کرده بود ناله نکنه.
سرش رو بالا آورد و به اطراف نگاه کرد کلبه ی چوبی که دفعه ی قبل توش چشم باز کرده بود. به نظرش غریبه بود اما حس خوبی از ش میگرفت. چه عجیب.

دفعه ی قبل که چشماش رو باز کرده بود یه مرد جوون و جذاب، که خودش رو سوهو معرفی کرده بود بالای سرش بود با یه پسر خیلی ناز که میگفت اسمش لوهان ه و یه مرد که جز نگاه های جستجوگر و سوالی و چند کلمه حرف چیز دیگه ای ازش ندیده بود.