خب مدتی میشد که پارک جیمین رفته بود هووووف جو خیلی
سنگین بوداین جئون خیلی بد بد نگاهم میکنه/:ای خدا
جونگکوک:خب گفتی اسمت تهیونگ بود نه؟
تهیونگ:بله"کیم تهیونگ
جونگکوک:خب اقای کیم ما جایی همدیگه رو دیدیم؟تهیونگ که انتظار نداشت این پسر بخواد اتفاق دیروز و به روش بیاره به تته پته افتاد
تهیونگ:نه
سعی کرد درست و واضح جواب بده ولی نتونست لرزشه کمه صداشو کنترل کنهو اما جونگکوک
خب اذیت کردنه یه بیبی بویه کیوت خیلی براش هیجان انگیز و جالب به نظر میرسید
وقتی که از استرس پوست ناخوناشو میکند
تک خنده ای کردم
هوووم فک کنم واسه امروز اذیت کردن بس باشه_خب آقای کیم بیخیاله این حرفا
تهیونگ لبخندی زد
هووووف اب از سرم گذشتااااا
_شما از امروز به عنوانه منشی شخصی من کار میکنید
گفت و برگه های زیادی از کمدش در اورد
_برای شروعه کار این قرارداد و بخونید و بعد امضا کنید+باشه
_اولا باشه نه"چشم
+اوه.... چشم
گفت و لبش و گزید
_افرین گود بوی
تهیونگ اهمی گفت
ایشششش قراره سخت باشهجونگکوک تک خنده ای کرد
اون پسره لعنتی خیلی بامزه بود
مخصوصا وقتی حرصی میشه/:.ایح_خب شروع کن دیگه بخونش
جونگکوک میدونست نیازی یه خوندنش نبود
به هر حال اون پسر با تقلب وارده شرکت شده
یعنی تصمیم از قبل گرفته شده
تهیونگ بدون خوندن قرارداد خودکار شو در آورد و تو جای مشخص شده امضا کرد_هووووم خب میز کارت همون جاست که خودت دیدی
برو همون جا بشین کاری داشتم خبرت میکنم
+چشماینو گفت و تعظیمه زورکی ای کرد
و از در خارج شد(هیهیهیههی)
جونگکوک خنده ی شیطونی کرد
خوشحال بود که یه سوژه ی متفاوت دارهتهیونگ"
هووووف خسته کننده است
عذاب دهنده است
این وضعیت مستهجنه کثیفه/:(جونز)زیر لب غر غر میکرد و جونگکوک و نفرین میکرد
چرا؟چون نمیتونست به مامانش فوش بده که
هعی
خواست از جاش بلند شه بره دسشوری که..... اوووو
دیریریرریریریر(صدای زنگ خوردن تیلیفن/:_چقد فانم من)باید جواب میداد
اره
گوشی رو برداشت
+الو؟
_الو نه بله یا بفرمایید
+عه آقای جئون
_اره من
میخواستم بگم بری ایمیلا رو چک کنی
اگه کسی با اسم"جاستین" ایمیل جدیدی داده بود
واسم بفرستی
+خودتون نمیتونید مگه؟
جونگکوک نچ نچی زیر لب کرد
_اگه من این کارو کنم پس منشی چیکاره است اینجا؟
+آه راست میگین
باشه چک میکنم
اگه بود میفرستم واستون
این و که گفت تلفن قطع شد
ودفاک بیشعورجونگکوک"
چند تا کاره مهم داشتم
امیدوارم امروز تموم شهساعت 8 شب"
تهیونگ"
همه ی ایمیلا رو چک کرده بودم
ولی ایمیل جدیدی از کسی به اسم جاستین نبود
پس سمت دره اتاق جئون رفتم
در و مثله گاو باز کرد(عه پسرم در نزدی چرا؟)جونگکوک با تعجب سر شو بالا آورد
_به تو در زدن یاد ندادن؟
+اِوا ببخشید
میخواین در بزنم دوباره بیام؟
_نه دیگه
ولی از این به بعد حواست باشه در بزنی
+با...(میخواست بگه باشه) چشم
_خب بگو کارِتو
+آها کارممیخواستم بگم ایمیلا رو چک کردم
ایمیل از کسی به اسمه جاستین نداشتیم
و لبخنده افتخار آمیزی زدجونگکوک که حوصله خودشم نداشت
با لبخنده مستطیلیه تهیونگ
تک خنده ی کوچیکی کرد
که تهیونگ میتونست قسم بخوره جونگکوک"یه خرگوشه
عضله ایه"_اگه کارتو گفتی میتونی بری
+اممم باشه_ساعت هشته برو خونه دیگه
+هییین ساعت هشته؟
_اره
+پس من رفتم
و سریع از اونجا خارج شد
ووی بیبی کیوت
_jk_________________________________________
کاور و دیدین؟ *-*
قلبم درد میکنه جئون🙂
این کارو با من نکن🙏😭😂
میشه اگه فیک و خوندین بگین جالبه براتون یا نه؟
♥_♥
ESTÁS LEYENDO
before you
RomanceBefore you: کیم تهیونگ وارث شرکت وی که به زوره مادرش مجبور میشه به عنوان منشی تو شرکت جی کی کار کنه چی میشه اگه رییسش جئون جونگکوک بهش چشم داشته باشه؟😹💦 ~~~ Name:before you Couple:Vkook/Kookv Genre:Funny romance