Ethereal
خیلی وقتا... میترسی که بگی کی هستی. میترسی درباره گرایشت بگی. میترسی درباره شخصیتت بگی. می ترسی که دیگران درباره خود واقعیت بفهمن. در اصل؛ از طرد شدن می ترسی. میترسی تنها شی. اما... خوب گوش کن. اگه کسی بخواد دوستت داشته باشه. همونجوری که هستی دوستت داره. تو نمیتونی با دروغ عشق بدست بیاری. پس ماسکتو از روی صورتت بردار و یه زندگی جدید و شروع کن. با آدمای جدید. با کسایی که همینطوری که هستی قبولت دارن.
***
صداش رو بالا برد: "بهت گفتم که من باهاش ازدواج نمی کنم...!"
مرد بزرگ صداش رو بالاتر برد: "یه دلیل منطقی برام بیار."
از زیر دندون های چفت شدهش جواب داد: "چرا باید اینکارو بکنم وقتی علاقه ای بهش ندارم؟"
مرد عصبانیتر گفت: "احساساتت اهمیتی نداره. باید اینکارو بکنی چون برای ایندت مفیده. "
پسر دلیل این نفهمیدن های پدرش رو درک نمیکرد. "من دارم برای آینده تلاش می کنم. برای اینکه زندگی با آرامشی داشته باشم. زندگی بدون عشق چجور آرامشی داره؟"
مرد چشمهاش رو توی حدقه چرخوند." تو میتونی به بچه هات عشق بورزی."
صدای جونگین دوباره بالارفت: " بابا! واقعا نمیفهمی یا داری اینطور وانمود می کنی؟من چطور میتونم عاشق بچه هایی باشم که حسی به مادرشون ندارم؟ "
نفسیحرصیبیرون داد: " با من بحث نکن جونگین. الان نمیدونی ولی بعدا میفهمی که بچه عشق رو با خودش میاره. ازدواج منو مامانتم یه ازدواج کاری بود ولی بعد از اومدن تو همه چی تغییر کرد."
پوزخند زد. " نگو که داری میگی دوستم داری...
چون من تاحالا چیزی شبیه احساسات از طرفت ندیدم بابا...! "" بس کن. هرچی که میگم بخاطر خودته.
هووف... من و تو زبون همو نمیفهمیم.
در هرحال؛ تو میتونی با دخترهای دیگه هم ازدواج کنی. میتونی معشوقه داشته باشی.
چه اهمیتی داره؟ تو یه مردی."نیشخندش پررنگ شد." اینم از شدت علاقت به منه؟ داری نصیحتم میکنی که با چندتا زن همزمان رابطه داشته باشم؟ از نصیت پدرانت ممنون اما؛فکر می کنی جنسیتم باعث میشه تا هر غلطی که خواستم بکنم؟"
هوفی کشید و با کلافگی ادامه داد:"حق با شماست. ما زبون همو نمیفهمیم بابا...!
بیا این بحثو تموم کنیم چون قول نمیدم آخرش خوب تموم شه."و سمت در رفت.
مرد داد زد: " هی یانگ جونگین! در هر حال تو با اون دختر ازدواج میکنی."
اهمیتی نداد و بیرون رفت. پسرک عصبانی بود. اون و پدرش هیچوقت آبشون باهم توی یک جوب نمیرفت و جونگین خسته بود.
YOU ARE READING
Ethereal
Fanfiction"Ethereal" "حسی که بهت دارم انقدر زیبا و باورنکردنیه که بعضی وقتا تعجب میکنم همچین حسی روی زمین وجود داره" "فقط تویی که متعلق به زمینی" "قول میدم هرچی بخوای میشم فقط قبولم کن" "میدونی که اشتباهه؟" "اگه بخاطر اشتباهاتمون کنارم موندی قول میدم که تما...