"خیلی دیر کردم؟ البته اینطور نیست که منتظرم بوده باشی... اما خب... ترجیح میدم اینطور فکر کنم که منتظر بودی!
این چند وقت اصلا وقتی برای تنها بودن نداشتم..."تک سرفه ای کرد.
"میشنوی درسته؟ راستش این هفته از همیشه عجیب تر بود. سه بار با سونگمین هیونگ دعوام شد. با بابامم دعوا کردم. قرار آشنایی با یه دختره برام گذاشته... این واقعا آزار دهندهست. من حتی به دخترا علاقه ای ندارم..."
کمی فکر کرد.
" اوه نه نه منظورم این نبود... نمیدونم تو دختری یا پسر... یا اصلا جنسیت داری یانه... درهرحال هرچی که هستی گرایش منی! "
کمی خجالت کشید. هیچ ایده ای نداشت که چرا؛ اما خجالت کشید.
" دیگه چی شده این هفته...
آها!!! یه منشی جدید استخدام کردم. اولش قصد نداشتم قبولش کنم. راستش تا حالا سابقه کار نداشته. اما این یه هفته که آزمایشی کار میکرد فهمیدم که واو!! اون خیلی عالیه... زیادی دقیق کاراشو انجام میده.
انگاری که متعلق به زمین نیست..."سرش رو خاروند.
" امروز بهش گفتم که میخوام استخدامش کنم.
اما اون عوضی حتی تعجب هم نکرد. واضح بود که خیلی به خودش مطمئن بود. "چیزی توی سرش پررنگ شد.
" انگار اون خیلی جذبت کرده. "
چشمهاش گرد شد.
با بهت به حرف اومد.
"واو...
پس این روشیه که باهاش باهام ارتباط برقرار میکنی؟ "براش عجیب بود. صدایی که توی ذهنش شنیده بود... نه اصلا نمیتونست بگه صدایی شنیده... فقط یه فکر بود که به مغزش نفوذ کرد؟ اما مطمئنا اون یه پیام بود. چون واضحا غیر طبیعی بود. اصلا نمیتونست با کلمات توضیحش بده. حس عجیبی داشت. ترسیده بود و متعجب.
سرش رو تکون داد.
" بگذریم. تو میتونی ذهن منو بخونی نه؟
پس خودت باید بتونی بفهمی که کی منو تسخیر کرده..."و دوباره خجالت کشید. دستی پشت گردنش کشید.
"نمیتونم"
"واو... هنوزم عجیبه که اینجوری ارتباط برقرار میکنی... من هنوز مطمئن هم نبودم که صدامو بشنوی... آخه کی باور میکنه؟ به هرکی بگم با یکی که نمیدونم کیه حرف میزنم و اون احتمالا حتی وجود خارجی نداره و توی ذهنم باهام حرف میزنه فکر میکنه حشیش میزنم! "
و لبخند شادی زد.
" بگذریم؛ خب راستش من جذب اون نشدم...
اون فقط یکم ظاهرش جذابه...نه یعنی آشنا میزنه... اون موهای بلند و بلوند داره... چشمهای کشیده و گربه ای... یه خال قشنگ زیر چشمش داشت و لباش..."
YOU ARE READING
Ethereal
Fanfiction"Ethereal" "حسی که بهت دارم انقدر زیبا و باورنکردنیه که بعضی وقتا تعجب میکنم همچین حسی روی زمین وجود داره" "فقط تویی که متعلق به زمینی" "قول میدم هرچی بخوای میشم فقط قبولم کن" "میدونی که اشتباهه؟" "اگه بخاطر اشتباهاتمون کنارم موندی قول میدم که تما...