مردکِ متاهلِ جذاب

16.7K 1.9K 988
                                    

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

با دیدن توییت های اون پسر خنده ای کرد ، واقعا به قول خودش خنگ بود!اون خرگوشِ آبی نمیدونست تهیونگ اکانت توییترش رو داره و میتونه تمامی توییت هاش رو بخونه!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


با دیدن توییت های اون پسر خنده ای کرد ، واقعا به قول خودش خنگ بود!
اون خرگوشِ آبی نمیدونست تهیونگ اکانت توییترش رو داره و میتونه تمامی توییت هاش رو بخونه!

به دال که کنارش خوابیده بود نگاهی انداخت، چشم های درشت پسرش اون رو یاد اون پسر مو آبی مینداخت.

گوشیش رو خاموش کرد و کنار بالشتش گذاشت ، خودش رو نزدیک پسر کوچولوش کرد و با بوسه ای که روی پلک بسته‌ش گذاشت دستش رو دور کمرش حلقه کرد و عطر شیرین تنش رو بو کشید و آهی کشید ؛ اون یه پدر مجرد بود و خیلی براش سخت بود تا پسرش رو تو یک شرایط سالم بزرگ بکنه.

با نمایان شدنِ دوباره چهره اون پسر لبخندی زد و به یاد این افتاد که وقتی آری موهاش رو آبی کرده بود چقدر مسخره‌ش کرده بود ولی وقتی اون پسر رو دیده بود حاضر بود قسم بخوره اون زیبا ترین پسری بود که تاحالا دیده بود.

و ازون طرف هم اون پسر مو آبی توی فکر اون مردکِ متاهلِ جذاب بود!
'وای یعنی اونم توی این آپارتمان زندگی میکنه؟'

𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 Where stories live. Discover now