یه روز مزخرف داشتم. داغون بودم و نیاز داشتم که یکم آروم بشم. منیجرم بهم گف که فروششون داره قطع میشه و اونا باید ی کاری انجام بدن،خب... البته چه کار دیگه ای باید انجام بدن جز اینکه ی دختر بیارن و منو باهاش جفت کنن که من هیچ چیز مشترک دیگه ای باهاش نداشتم جز دوست داشتن پسرا!
اسمش دنیل* (Danielle) بود و حدس می زنم که دارید میگید که من حتی کوچکترین تلاشی نکردم.
اون میدونست که من گیم و صدمه دیدم با این حال گف اره. بدتر از اینم میتونست باشه، فک کنم... حداقل مجبور نیستم ببوسمش!
من واقعا به یه وَنک(جق) عالی نیاز داشتم تا ذهنمو از این همه اتفاقای شتی که در حال حاضر رخ می ده دور کنه، اما نمیخاستم تنهایی انجام بدم(اخیی بچم تنها دوس نداره:)).
چرا باید تنهایی انجامش بدم وقتی ک میتونم یکیو خوشحال کنم؟ منطقی نیست برام.
به لیام زنگ زدم، همکار و یکی از نزدیک ترین دوستام، که ازش بپرسم تایم داره. اره ما بعضی اوقات انجامش میدیم. راستش فقط کارای جنسی هیچ احساسی بینمون نیست. هووف لیام گفت تایم نداره اما یه اپ بهم معرفی کرد.
اسم اپ Omegle بود، منم نصب کردمش. چیزی درموردش بلد نیستم اما چند باری شنیدم که اونجا ادمایی هستن که به کسی نیاز دارن. و من مطمئنا اینطوریم(به یکی نیاز دارم).
یه پیام اومد و منم سریع رفتم تو کارش(جر اینو بعدا ادیت میکنم خیلی ضایع نوشتم😂)
You're now talking with a stranger. You both like gay.
شما درحال صحبت با یک ناشناس اید. هر دو شما گی هستید.
اوه اره من گیم، همونطور که قبلش نوشته بودم.
من یه خواننده معروفم ولی اونا منو محدود کردن و نمیزارن که کسی که دوس دارم و کسی که هستمو، دوست داشته باشم. و همه اینا فقط بخاطر اینه که اونا پول میخان. اره پول زیااااد و فک میکنن اگه من کام اوت کنم اونا قراره پولی که خیلی بهش نیاز دارنو از دست بدن!
در واقعا این چیزیه که من فک میکنم.
ولی خب اهمیت نمیدم. من قراره به مردا فک کنم، قراره مردا رو دوست داشته باشم.
یو(همون شما ولی من نمیخواستم شما بزااارم(♡
استرنجر: ناشناس/ غریبه.
یو: سلاام.
استرنجر: میخای سکس چت داشته باشیم؟
یو: عااام خب چرا که نه. فقط اینکه من تاحالا انجامش ندادم پس فقط امیدوارم نا امیدت نکنم.
استرنجر: اهمیتی نمیدم تا وقتی که تو اینجایی، ددی.
یو: اوه پس اوکیه پرنسس زیبای من.
استرنجر: تو همینطوریشم از هر کس دیگه ای بهتری.
یو: زیادی بود؟ اوکی. تمومش میکنم.
استرنجر: صبر کن! چراا؟! من همین الان ب یکی نیاز دارم.
یو: التماس کن(برا موندش منطورشه).
استرنجر: اووه لطفا، لطفا ددی، باهام درتی حرف بزن(تاک درتی تو می خودمونو میگه😂). کاری کن بیاام، لطفااا من هرکاری که بگی میکنم.
یو: هر کاری؟
استرنجر: یحح! فقط لطفااا من بهت نیاز دارم.
یو: اوکی. به خودت دست بزن، بیبی بوی. ولی هیچ کار دیگه ای نکن. تو قراره هر کاری که من میگم میتونی انجام بدیو انجام بدی. اوکی؟!
استرنجر: یحححح ددح(🤤)، هرکاری بخاطر تو.
یو: حالا. انگشتتو دور سوراخت دایره وار بچرخون. و هنوز خودتو انگشت نکن(داخلش نکن). این چه حسی بهت میده؟
من سفت شدنمو احساس کردم و از اونجایی که فقط باکسر پام بود و شلوار نپوشیده بودم، داشت خودشو نشون میداد.
بعد باکسرمم از پاهام دراوردم و لخت بودم.
استرنجر: ت چیکار میکنی، ددی؟ داری خودتو لمس میکنی؟
یو: اره. اما ای کاش ب جاش دهنت بود که لمسم میکرد. مگه نه، پرنسس؟ دوست داشتی به ددی حس خوب میدادی؟
استرنجر: عااح گادد،اره. ای کاش دهن زیبای کوچولومو با دیکت به فاک میدادی و تو دهنم میومدی. و بعد من همشو قورت میدادم چون من پسر خوب شماعم.
یو: اووه گاااد. تو خیلی خوبی. من تقریبا رو لبه ام، بیبی.
استرنجر: منم، ددی، منم(صیم میگیم ما). لطفا ی کاری کن! کاری کن ک بیااام! لطفا!
یو: تند تر انجامش بده بیبی. به خودت هندجاب بده و در حالی که داری ب من فک میکنی، خودتو انگشت کن. برای ددی بیااا.
استرنجر: عووح گاااد، مرسی!! بازم میتونیم بعضی وقتا انجامش بدیم؟
یو: اره حتما چرا که نه؟ شمارتو بهم بده تا بتونم فردا بهت زنگ بزنم؟خوبه؟
استرنجر: یححح:) 444-358-25
یو: اوکی، بهت زنگ میزنم:)
استرنجر: اوکی. من باید برم. ی سری کارا دارم ک باید انجامشون بدم.
یو: الان؟! ولی الان که شبه!
استرنجر: اره خب.... بعضی وقتا پیش میاد:) امروز خوش گذرونم:)
یو: منم:)
استرنجر: بای x
یو: بای
من باید قبول میکردم که اون پسر واقعا خوب بود. اون انگار خود سولمیتم بود. من دوست دارم ددیش باشم و خب اونم از اینکه بیبی بوی و پرنسس من باشه واقعا لذت میبره.
آره دربارش مطمئنم. من قراره فردا وقتی که کارمو تموم کردم، بهش زنگ بزنم.
----------------------------
هورنیای کیوتتتتت وای:)))))🥺✨😩
اگه بد ترجمه کردم بازم معذرت میخام، از پارتای بعد دستم راه بیوفته احتمالا🥺💕
ووت و کامنت⭐
مواظب خودتون باشید سیب زمینیز 🥔
-All the love
Maddie
DU LIEST GERADE
Princess for Daddy | l.s. Mpreg (boyxboy)
Fanfiction| Persian translation | "اوه ددی، کاش میتونستم همین الان ببوسمت" هری با ناله گفت. "منم همینو میخاستم بیبی بوی"لویی جواب داد. داستانی که لویی خوانندست و هری ی مدل معروفه و البته بیبیِ لویی. writer: @Usingtabeletslarry
