_چی شده جی؟
جیهوپ همونطور که سراسیمه و نفس نفس زنان وارد اتاق شد به سختی گفت:
مراسم... مراسم.. مراسم جفت.. سفید... کیم عه..
شوگا با چشم هایی که گردتر از این نمیشد به سمت جیهوپ چرخید:
چی!!!!!!!!!!!!!!!!!!
جیهوپ نفس عمیقی کشید و سرش رو تکون داد:
درست شنیدی، کیم قراره پارتنرش رو معرفی کنه.
شوگا با اخم بی سابقه ای به هوپ خیره شد:
خب...
جیهوپ لبخند معروفش رو زد و با شیطنتی که همیشه توی صداش محسوس بود رو به شوگا زمزمه کرد:
مثل اینکه وقتشه یکی دیگه هم از سینگلی در بیاد.
و چشمکی زد و دستش رو توی موهای شوگا برد و با حالت تصنعی شونشون کرد:
خودم برات یک دختر خوب پیدا می کنم عزیزم.
اخم های شوگا در صدم ثانیه از بین رفتن و جاشون رو به نیشخند همیشگی دادند:
من فکر بهتری دارم هوپ._____________________________________________
فلش بک تعطیلات سال 2013:
تهیونگ لب هاش رو با حالت گرفته ای اویزون کرد:
ولی منم میخوام ببینمت هیونگ.
سوجون موهای تهیونگ رو به هم ریخت:
قیافت رو اون شکلی نکن ته میدونی که بعدا ممکنه برات دردسر شه تو هم فردا مسابقه داری بهتره استراحت کنی قول میدم سالم برگردم.
سوجون لبخند مهربونی زد و گونه تهیونگ رو بوسید.
+مراقب خودت باش هیونگ.
تهیونگ هم متقابلا لبخند زد و سوجون رو بغل کرد.
_برو به اون پسره ی تخس هم دلداری بده تا انقدر اخم هاش توی هم نباشه.
سوجون اروم خندید و به یونگی اشاره کرد. تهیونگ با دیدن یونگی که دست ب سینه و عصبانی نگاهشون می کرد براش دست تکون داد و لبخند گرمی زد.
_من باید برم گرم کنم ته، به یونگی هم بگو بیاد گرم کنه فقط چند ساعت وقت داریم.
سوجون همونطور که به سمت در ورودی سالن میرفت گفت و برای تهیونگ دست تکون داد
تهیونگ با همون لبخند به سمت شوگا رفت و دستش رو، روی شونه اش گذاشت:
اوه یونگی هیونگ بی خیال فقط یک مسابقست به این فکر کن که اگر برنده شی هممون از این وضعیت خلاص میشیم.
شوگا حالت عبوسش رو حفظ کرد و سر تکون داد:
من میرم اماده شم.
تهیونگ همونطور لبخند به لب رفتنش رو تماشا کرد تا جایی که وارد سالن شد و در رو بست.پایان فلش بک
_______________________________________________________
_استفان.
+بله قربان؟
_به جیمین بگو بیاد به اتاقم.
+چشم.
شوگا گوشی رو قطع کرد و لپ تاپش رو روشن کرد تا توضیحات رو مطالعه کنه،بعد از چند دقیقه تصمیم گرفت به هوپ زنگ بزنه. بعد از دوتا بوق ممتد که خورد هوپ با صدای تقریبا سرحالی جواب داد:
بله مستر!
یونگی پوفی کرد:
همین الان بیا اینجا.
جیهوپ خندید:
اوه شرمنده ام ولی من اینجا یک کار کوچیک دارم.
و دستش رو اروم از قفسه سینه تا ناف دختر زیرش حرکت داد.
شوگا با شنیدن صدای ناله ی زنونه ای با حرص غرید:
باز رفتی اون خراب شده، تو خسته نمیشی انقدر از اون پایین تنه لعنتی کار می کشی.
جیهوپ بار دیگه خندید:
باشه باشه تا ترکش های خشم مین شوگا سوراخم نکرده خودم رو میرسونم.
شوگا عصبی از سرخوشی های وقت و بی وقت هوپ گوشی رو قطع کرد و به خوندن بقیه توضیحات ادامه داد تا هوپ و جیمین پیداشون بشه.
VOCÊ ESTÁ LENDO
Black Emerald
Açãoژانر:اسمات،اکشن، مافیایی، بی دی اس ام، انگست،کمی کمدی و رمنس کاپل:تهکوک، یونمین نویسنده:سوآ، مینسو ... با عصبانیت داد زد: ببین لعنتی من نمیخوام با تو بجنگم من میخوام واسه تو بجنگم ... بفهم من قرار نیست مقابلت بایستم من قراره در کنارت بایستم و جای تو...