ووت یادتون نره لاولیا🤍🦢
••••••••••••••••••
جونگ کوک خسته از کارهای همیشگی با قدم های اهسته به طبقه ی بالا میرفت هنوز هم دو دل بود که باید به جیمین چیزی میگفت یا نه
پشت در ایستاد و دستش رو به سمت دستگیره در برد با خودش بین یه دوراهی گیر کرده بود اینکه بره داخل و همه چیز رو به جیمین بگه به اون پسر حق انتخاب بده یا یه شب بدون اطلاع جیمین ببرتش ایتالیا
نفس عمیقی کشید و بدون توجه به افکارش وارد اتاق شد ولی جیمینی اونجا نبود به اطراف اتاق نگاه کرد
+دنبال من میگشتی؟
جونگ کوک با سرعت به پشتش نگاه کرد به پسر کوچیک تر خیره شد
جیمین با شلوار جین آبی کمرنگ و هودی مشکی با تعجب به جونگ کوک نگاه میکرد
جونگ کوک محو جیمین شده بود و بدون اینکه نگاهش رو از پسر بگیره با دستش اون رو آروم به داخل اتاق برد و در رو بستوقتی تونست زیبایی پسر رو هضم کنه با شوک دستش رو از روی کمر باریک پسر برداشت و به خودش اومد ، بدون نگاه کردن به جیمین به سمت تراس رفت میخواست یکم با ویو شهر خودش رو سرگرم کنه تا بتونه اتفاقات چند دقیقه پیش رو فراموش کنه
جیمین متعجب از رفتارهای جونگ کوک به سمتش رفت و چیزی که ذهنش رو درگیر کرده بود رو پرسید
+با من کاری داشتید؟
جونگ کوک با به یاد اوردن حرفایی که قرار بود به جیمین بزنه نیم نگاهی به پسر انداخت ، امیدوار بود جیمین اونقدر احمق نباشه که بخواد برگرده پیش سونگ هو
-تو میخوای پیش من بمونی یا برگردی عمارت پدرت؟
جیمین سرش رو پایین انداخت ، سونگ هو بعد از سه روز حتی سراغش رو هم نگرفته بود و جئون داشت میگفت برگرده پیش پدرش؟مسخره بود جیمین هنوز انقدر حقیر نشده بود که برگرده پیش کسی که کابوس روز و شبش بود و حتی پیگیر کارهاش هم نبود

YOU ARE READING
Heathens
Fanfiction𝐊𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧|𝐭𝐞𝐚𝐠𝐢 𝐀𝐔 #FULL جئون:میبینی چه شب ساکتیه؟ انگار هیچکس تو دنیا نیست یا شاید من تو دنیای هیچکس نیستم. 𝐒𝐓𝐀𝐑𝐓:7 𝐀𝐮𝐠 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 𝐤𝐢𝐧𝐤 - 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭 - 𝐩𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐥𝐨𝐠𝐢𝐜 - 𝐬𝐦𝐮𝐭 Kookmin #1 Jikook #4 Baby b...