همه چی تو زندگی اطرافیانش تو نظرش زیادی آروم میومد. همیشه مردم رو ناشکر میدونست
هیچوقت باهاشون از کابوس های شبانه و تصاویری که تو طول روز ازشون توهم میزد یا حتی زندگی عاطفیش که جدیدا دچار بحرانی شده بود که هیچوقت باهاش دست و پنجه نرم نکرده بود، حرف نزده بود و قطع به یقین متقابلا از خیلی چیزا خبر نداشت.
اما مطمئن بود اینکه کراش سری وارد رابطه شده نمیتونه دلیل خوبی برای یک هفته متوالی گریه باشه.با نفس عمیقی کمر دوستشو محکم تر دست کشید و پلک زدن های سریعش نشون از درک نکردن اوضاع بود
_ اشکالی نداره.. لیاقتتو نداره بذار بره به درک.
این جملاتی بود که دوست ها بهم تحویل میدادن مگه نه؟ حتی وقتی مطمئن باشن که پارتنر رفیقشون سر تره اما این جملات کوفتی باید رد و بدل میشد تا دوست عزیز دچار خودشیفتگی بشه و از اون حال دپرس بیرون بیاد.
مسئله اینه تو نود درصد این مکالمات کسی به اینکه یارو لیاقت دوستشو نداشته اعتقاد نداره و چه بسا از سرشم زیادی کرده. اما مجبوره یه جوری دوستشو خفه کنه. حداقل تا قبل از اینکه از شدت رو مخ بودنش قاتل بشه._ اون بی مسئولیت نمیتونه منو همینجوری ول کنه..
سری وسط گریه گفت و چشمهای جونگکوک رسما داشتن از حدقه درمیومدن. خداروشکر میکرد که سر سری پایینه تا قیافه ضایعشو نبینه.
محض رضای خدا کدوم مسئولیت؟ تو نمیتونی رو اطرافیانت، فانتزی هایی بزنی که روحشون خبر نداره و بعد هم ازشون طلبکار شی._ غصه نخور. اون بی سر و پا کی باشه که براش گریه کنی؟ ولش کن گور باباش واسه تو ادم ریخته!
سعی میکرد لحنشو جوری نگه داره که نشون بده مصممه اما زیادی به قضیه بی حس بود و صرفا جملاتشو از آرشیو تجربه جدا میکرد. مطمئنا اولین آدمی نبود که تو همچین موقعیتی گیر کرده.
_ اون بهم گفت دوستم داره.
_ مثل یه دوست...
و مثل اینکه تحملش تا همینجا میکشید..
الان دیگه پشیمون بود که بعد از اینکه سری پشت تلفن زده بود زیر گریه ازش خواسته بود تا پارک باهاش بیاد و کمی حرف بزنن._ دوستا همدیگه رو ول میکنن تا با پارتنرشون وقت بگذرونن؟ من پنج ساله که باهاش رفیقم! اگه دوستم داره چرا اذیتم میکنه؟
_ از اونجایی که اره من ول میکنم تا با پارتنرم وقت بگذرونم قضاوتش نمیکنم اما اینکه پنج سال رو با تو نادیده بگیره واقعا خوب نیست.. ولی مطمئنی الان یک هفته داری بخاطر یه روز پیچونده شدن از سمت یه دوست گریه میکنی؟
_ تو پارتنر نداری.
_ نباید میزدی تو سرم!
_ اخه یه جوری میگی انگار هرشبت با دوست دخترت صبح میشه.
ESTÁS LEYENDO
Wierd Star
Fanfic_ اونا میبرنت دیوونه خونه.. + مگه کسی باورش هم میشه؟ _ نه.. ولی میبرنت چون ذهنت خلاقیت عجیب و وحشتناکی از خودش نشون میده.. + من فقط میخوام تعریفش کنم.. _ بکن.. منم تاییدت میکنم. دیوونه خونه تنوع خوبیه