annoying Flirt

114 22 4
                                    

_ منظورم دقیقا این نبود که میخوام بوسش کنم..

_ ولی من حس میکنم میخوای..

سوبین با نگاه کوتاه و بی ربطی به جنی گفت و جونگکوک پوکر شد.

_ نمیخوام.. یکم میخوام ولی اونقدری نمیخوام..

_ فقط اونقدری میخوای که یهو بپرونی؟

_ آره مثلا..

جنی اینبار دستشو جلوی صورت سوبین بالا آورد و خودش سمت جونگکوک چرخید.

_ کوک.. این حجم واضح بودن مرحله آخره..

_ نه مرحله آخر اینه که بزور بوسش کنم..

_ متجاوز..

جنی با لحن شگفت زده ایی روشو چرخوند و دستشو روی رون جونگکوک گذاشت.

_ اما احتمالا کیم تهیونگ حین اینکه داره زوری بوسیده میشه دستشو روی گلوت میذاره و اینقدر فشار میده تا آخرین بوسه عمرتو تجربه کنی.

_ اولی و آخریش..

سوبین با خنده به حرف جنی اضافه کرد و روشو سمت جلوی کلاس گردوند.

_ اولیش نیست!

_ اولیه.. نکنه سری هم حساب کردی؟ فکر میکردم اون کامل نبوده..

_ اولیشه..

جونگکوک با لحن تسلیم شده ایی سرشو روی میز گذاشت و هوف کشید.
جنی کمرشو کوتاه دست کشید و کنارش سرشو روی میز گذاشت.

_ برو بوسش کن!

_ گمشو.. بچه..

دربرابر لحن لوس جنی بازوشو هول داد و تو جاش صاف نشست.
خنده ی دوستاشو نادیده گرفت ولی نمیتونست منکر این بشه که زیادی تابلو بازی درآورده.

..

میدونست بهرحال با تهیونگ مثل قبل روبرو میشه و همه چی باید عادی جلوه میکرد. می‌دونست قرار نیست ریکشن خاصی بگیره البته اگه خودش فریک رفتار نمیکرد.
با ورودش به سالن و دیدن نامجونی که به تهیونگ چسبیده و طبق معمول به روش های مستقیم و غیر مستقیم باهاش لاس میزنه، کل سوتی رو مخش محو شد و چشم هاش فقط تهیونگی رو دنبال می‌کرد که انگار نه انگار یکی داره خودشو میکشه باهاش لاس بزنه.
" اوکی اون احمق حتی به اینم اهمیت نمیده من کار بزرگی نکردم! "
با توجیه خودش از پله های سالن پایین رفت و خودشو به سن رسوند تا با نامجون حرف بزنه.

_ نام..

هیچکس بهش توجه نکرد. شاید حتی صداشو نشنیده بودن؟

_ نام!؟

صداشو بلند تر کرد و دستشو لبه سن تکیه داد تا بتونه بیشتر سمتشون خم شه. اما اون دوتا روی استیج مشغول نظاره همهمه ی کار بقیه بودن و دیگه داشتن رو مخش میرفتن.

_ کیم تهیونگ!

رسما وسط سالن جیغ زد ولی بازم توجه زیادی جلب نکرده بود. جز تهیونگ و نامجونی که چشم هاشون درشت شده بود.

Weird StarWhere stories live. Discover now