Part fourteen 🍯🧸

1K 292 365
                                    

سرش رو پایین برد و نیم نگاهی به صورت گرفته جونگین انداخت و آه کوتاهی کشید.
لیوان روی میز رو برداشت و مقابل جونگین گرفت: بیا عزیزم... یکم از این بخور...!

جونگین بی هیچ حرفی سرش رو از روی شونه اش برداشت و لیوان رو از دستش گرفت.

به نیمرخ جونگین که داشت ذره ذره از شکلات داغش مزه میکرد، خیره شد.

چشمهاش از قرمزی رو به کبودی میزد و این نشون میداد علاوه بر گریه زیاد دیشب هم خوب نخوابیده.

با خودش فکرکرد یعنی جونگین همونطور که میگفت میتونست دووم بیاره؟!

میتونست تمام توهین ها و تحقیر ها رو بخاطر اون تحمل کنه؟!

دستش رو جلو برد و موهاش رو نوازش کرد.
جونگین هنوز یه بچه بود... هرچقدر هم منطقی و عاقلانه رفتار میکرد و حرف میزد بازم نیاز به مراقبت داشت... احساسات جونگین راحت ضربه میخوردند و ترک برمیداشتند... حتی اگر توی ظاهر هم نشون میداد قدرت جنگیدن برای عشقشون رو داره بازم با شناختی که ازش داشت میدونست قراره قلبش بارها بشکنه و خسته بشه.

ولی با اینحال اون به هیچ وجه سرزنشش نمیکرد.

اون همین جونگین و مراقبت ازش رو دوست داشت... و تا هر وقت که جونگین میخواست ازش مراقبت و احساسات زخم خورده اش رو ترمیم میکرد.

سرش رو جلو برد و بوسه ی آرومی روی شقیقه جونگین کاشت.
وقتی چشمهای قرمز و شفاف جونگین بهش خیره شد، لبخند ملیحی رو لبهاش نشست.

_ما از پسش برمیایم کوچولو... نگران نباش...!

بلاخره لبخند محوی هم روی لبهای جونگین نشست و سرش رو به نشونه تایید حرفش تکون داد.

نفس عمیقی کشید و از جا بلند شد.

دستش رو به سمت جونگین دراز کرد و گفت: آماده ای بریم؟!

جونگین که برای گرفتن دستش نیاز به فکرکردن نداشت، دستش رو آروم گرفت.

سهون حتی اگر اون رو به جهنم میبرد بازم جونگین شکایتی نداشت چون میدونست مراقبشه.

اما بازم درحالی که از جا بلند میشد، نتونست جلوی کنجکاویش رو بگیره و پرسید: کجا؟!

سهون درحالی که دستش رو میکشید و با خودش سمت در میبرد، جواب داد: خونهِ شما...!

ناخودآگاه با ترس ایستاد و به سهون نگاه کرد.

نه اینکه از رفتن به خونه ترسی داشته باشه... درواقع از رفتار پدرش با سهون میترسید... میترسید پدرش بدتر از چیزهایی که به اون گفته و رفتار کرده بود، با سهون رفتار کنه.

اصلا اگر باهم درگیر میشدند چی؟!

با ایستادن جونگین به سمتش برگشت و به چشمهای مضطربش خیره شد.

Your Shiny Eyes Where stories live. Discover now