◾Ep4: بهت نیاز دارم◾

341 56 0
                                    

⬛◼️◾◾◼️⬛

صدای مکش های عمیقی که مرد از لباش

میگرفت تحریک کننده ترین چیزی بود که

 توی زندگیش شنیده بود .

حتی متوجه صدای موسیقی که از اتاق اخر

میومد هم نمیشد .

لباشو از لبای پسر جدا کرد و بلافاصله با

حرکت بعدیش نفسشو ازش گرفت.

دست مرد سمت دکمه ی شلوار پسر رفت و بعد از پایین کشیدن زیپ شلوار

جین تنگش اونو از پاش بیرون کشید.

قبل از اینکه بخواد عکس العملی نشون

بده لبای مردو روی پوست رونای حساسش

کرد کرد و از لذت بلند نالید.

مرد کشاله های رون پسرو بوسید و خواست

لباس زیر پسرو پایین بکشه که پسر به یقه ی

لباسش چنگ زد و دوباره روی خودش

کشیدتش.

جونگ کوک  بی طاقت نالید

“فقط میخوای منو لخت کنی؟ زودباش این

لعنتیو دربیار..”

مرد از لذت شنیدن اون لحن سکسی مامور

لبشو گاز گرفت و سریعا تی شرتشو از بدنش

خارج کرد.

مامور بی طاقت دستاشو از شونه های پهن

مرد تا سینه هاش کشید وقتی پایینتر رفت و

عضلات مرد و زیر دستاش حس کرد نالید

“حالا میدونم یه پیرمرد شکم گنده نیستی”

صدای خنده ی مرد کنار گوشش پیچید

“لعنت به لحن کیوتت..من فقط دو سال ازت

بزرگترم ”

پس یعنی مرد ۲۷ سالش بود؟

کوک وقتی مطمئن شد اون هکر لعنتی اون

چیزی که تصور میکرد نیست بی طاقت نالی د

“زودباش داری کلافم میکنی”

هنوز از جملش ثانیه ای نگذشته بود که لباس

زیرش از پاهاش پایین کشیده شدن و دست

گرم مردو روی عضوش حس کرد.

مرد با صدایی که مشخص بود چقدر تحریک

شده کنارگوش جونگ کوک نالید

“لعنت بهت پوستت چطور انقدر نرمه؟”

جونگ کوک به شونه ی مرد چنگ زد و بلند نالید.

مرد همینطور که عضو تحریک شده ی پسر و

لمس میکرد کنار گوش جونگ کوک با حرفاش بیشتر

🖤Black Room🖤 {taekook}Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin