Night on bald mountain(1).p3

142 46 7
                                    

[3]

Night on bald mountain

سلام
فیک هر هفته روز چهارشنبه آپ میشه
فردا کار دارم ، امشب اپ کردم

شیائو ژان از ماشین پیاده شد و مثل همیشه بدون ذره ای احساس به صحنه ی جرم نگاه کرد .... صحنه ی جرم خودش

به رییس پلیس سلامی کرد ... رنگ مرد پریده بود ... ژان لبخندی زد ... مثل اینکه تهدید صبحش ( پارت اول ... اوایلش تلفنی باهاش صحبت کرده بود ) خیلی روی مرد تاثیر داشت ... و البته که ژان کاملا در بازی جدی بود .

شیائو ژان نگاهی به تیمارستان انداخت
با نشستن دست رییس نگاه مشتاقش رو از اجساد گرفت ..

[ + همراه با تیمت روی این پرونده کار کنید تا الان هیچ پرونده ای رو نا تموم نذاشتید ... ]

[- حتما رییس نگران نباشید ... مجرم رو میگیریم و حکم رو براش اجرا میکنیم ]

[+ حکم ؟]

[ - بله ... حکم قاتل ... اعدامه ... مطمئن باشید از اعدام شدنش همه خوشحال میشند ]

[- هوم ... خوبه ]

مرد از ژان دور شد ..
نیشخند شیائو ژان بیشتر شد ...
از نوار زرد عبور کرد و به تیمارستان نگاه کرد
نگاه مشتاقش رو به اجساد داد

[+ بیچاره رییس ... مرد خوبی بود ]

از صحنه ی جرم خارج شد و خودش رو به تهیونگ ، کوک ، ییبو و یوبینی که با ذوق باهم حرف می زدند رساند

[+ خیلی خب ... وقته کاره باید مجرم رو بگیریم و براش حکم اعدام رو اجرا کنیم ]

تهیونگ سوال کل اعضای تیم رو پرسید

[* اعدام ؟ مجرم ؟ ما ... اخه ]

[ + چیه .... چرا میگی چرا ؟ ... سوار ماشین شید میریم اداره تا روش کار کنیم ... ]

هر پنج نفر سوار ماشین شدند
اینبار تهیونگ پشت فرمون نشست و حرکت کرد .... حرف ژان براشون قابل هضم نبود .. یعنی چی مجرم رو بگیرند ؟ و اعدام ؟ شوخی خیلی بدی بود ... ژان میخواست چیکار کنه

با رسیدن به اداره ... ژان دست یوبین رو گرفت و جعبه رو بهش داد

[ + وقتی اجساد رو بهت تحویل دادند ... بازش کن ]

یوبین به معنای تایید سرش رو تکان داد و از ماشین  پیاده شد ..

تهیونگ و کوک هم همزمان از ماشین پیاده شدند بماند این بین خیلی باهم لاس زدن و ذره ای دست های هم رو رها نکردند

slave?! no! save (bjyx/kookv)✔Where stories live. Discover now