~∆Part"15"∆~

1.9K 257 120
                                    


نویسنده⁦⁦(^^)⁩

نگهبان :سرورم پیداشون کردیم

جونگکوک سمت سرباز برگشت و اخمی کرد

محکم گفت

_کجاست ؟

نگهبان که از لحن جونگکوک هول شده بود مکثی کرد و توی ذهنش گفت ملکه بیچاره

جونگکوک که خیلی عصبانی و خسته بود داد زد

_تا زبونتو نبریدم بزارم کف دستت دره اون گاله بیصاحابتو باز کن و بگو اون کجاست

نگهبان که هول شده بود گفت : .ک.کلبه درختی .ت .توی گ.گلخو...

جونگکوک صبر نکرد تا نگهبان حرفشو کامل کنه پسرو کنار زد و سمت گلخونه دوید

وقتی به بالای پله های گلخونه رسید سمت نگهبانان برگشت و داد زد

_به همه بگین وارد گلخونه نشن ، می تونین برین

جونگکوک سریع سمت درب گلخونه برگشت و تعظیم نود درجه نگهبانارو ندید :بله سرورم

.

Jk
به کلبه درختی روبه روم که خیلی ضایع وقتی وارد گلخونه تاریک شدم بهم چشمک میزد خیره شدم

حتی اگه چشمامم میبستن میتونستم به راحتی پیداش کنم به هر حال اینجا پاتوق بچگیامه

نیشخندی زدم و داد زدم

+نزدیکم ته

اروم اما محکم که باهر قدمم پله ها صدای قژ قژی میداد از پله های کلبه درختی بالا رفتم

.

به چشماش که بسته بود نگاه کردم و بعد به لبای خواستنیش که خودم زخمیش کرده بودم نگاه کردم

نیشخندی زدم و با قدمای اروم به سمتش رفتم

از دیدن صورت زیباش دلکندم و به بدن فرشته گونش که دیشب زیرم بود نگاه کردم

خودشو موچاله کردن بود و بین دستا و پاهای کشیده و پرستیدنیش ، بالشتی گذاشته بود

«توی خواب شبیه بچه ها میشی ملکه کوچولوی من ، قصد داشتم برای جبران بد به فاکت بدم ، اما وقتی این چهره رو میبینم چطور میتونم »

حالا که به تخت رسیده بودم یکی از زانو هام رو روی تخت گذاشتم و دوتا دستام رو دوطرف سر تهیونگ گذاشتم و روش خیمه زدم

تمام این مدت نگاهم رو حتی یک ثانیه از صورتش نگرفتم و حالا که صورتش رو از نزدیک میدیدم حتی زیباتر هم بود به اجزای صورتش نگاه کردم از چشمای ابیش که حالا بسته بود گرفته تا خال های ریز صورتش، خال روی بینیش رو بوسیدم

اروم روی لباش زمزمه کردم

_چرا انقدر بی نقصی

و بعد بوسیدمش ، خشن ، نه ، آروم و ..

+واد .ام. فاااک

تهیونگ هولم داد اما تاثیری نداشت

لبم رو گاز گرفت ، بوسه رو قطع کردم و به چشماش زل زدم

_چته ، خواب بودی بهتر بود

+توی دیکهد چته ، فکر کن چشمات رو باز کنی و ببینی یکی داره توی خواب بهت تجاوز میکنه بعد چیکار..

_اول از همه من شوهرتم و تو ملکه من به این نمیگن تجاوز کردن چندبار بهت بگم ، بوسیدمت نخوردمت که

+خوردی ، لبامو خوردی

_اوففف ، چرا انقدر لجبازی اخه ، اصلا دلم خاست بخورمت اگه ناراضی میتونم جز بوسیدن به فاکتم بدم چطوره؟، تنبیه خوبیه واسه بی ادبا و جبران کاری که صبح کردی

+تو، اگه اینطوره تو هم باید تقاص پس بدی ، تقاص کاری که دیشب کردی

_منظورت به فاک رفتنته خب اونو همه زوجا میکنن

+ما زوج نیستیمممم

_هستیم هم از لحاظ قانونی هم..

+قانونی به کونم ، وقتی قلبن همو..

_توی دنیا هیچ عشقی وجود نداره همش شهوته

تهیونگ با چشمای ابیش بهم زل زد

_و تو ملکه منی ، ملکه شهوت انگیز منی ، فقط و فقط من

لبخندی زدم و به چشمای ابیش که به چشمام زل زده بود نگاه کردم

_تو مال منی ، عزیزم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

های 💜💜😉👋💜💜

بچ😜

چطوری😎

من امدم 🤩

(وی امتحانش همین امروز تموم شده )

چوب تو کونشووون با این امتحاناشون (مامانم :مبیناااا )

خب من ۱۰ دی تولدم بود یعنی 31 دسامبر 🥳

بلی تولد من خیلی به تولد تهیونگ نزدیکه و همینطور کریسمس😎😎 (بسه بسه 😒)

شاید کمی دیره اما تولد خودم و تهیونگ مبارک🥳💃🎊🎉

😂😂

خب حق بدین امتحان دادم کمی مغزم تو شوکه😌😂

فعلا👋💜




•~∆𝕽𝖊𝖉 𝕷𝖔𝖛𝖊 ∆~• 🅺🅾🅾🅺🆅Where stories live. Discover now