Jin
~عزیزم ، تهیونگم ، بیدارشو دورت بگردم امروز عروسیته یادت رفته؟ بلندشو حاضرشو دیر میشه هااانمیدونم چرا این بچه بیدار نمیشه یک ربع دارم صداش میکنم دیگه خسته شدم و رفتم دم گوشش و داد زدم
~تهههههیییییییییوووووووننننننگگگگگگ بییییددداااااررررششششووووو
تهیونگ که انگار بهش برق وصل کرده باشن سریع سیخ نشست اول که همینطور توی شوک بود که چیشده بعد چند ثانیه که فهمید چی شده داد زد
+جین اخه کی کسی که خوابرو اینطوری بیدار میکنه ،
قلبم افتاد تو شرتم خوووببب(😂) دوست داری جوون مرگ شممن داد زدم
~ بفرما حالا طلبکارم شدیم ، اصلا چرا تا الان خوابی مگه یادت رفته امروز عروسیته
+دیشب نتونستم بخوابم
حالت سوالی ازش پرسیدم
~چرا؟؟
+خودت میدونی برای چی نتونستم بخوابم
~نکنه استرس داشتی یعنی انقدر مشتاقی بلا
یکدفعه ای قرمز شد و داد زد
+نهههههههه برعکس اصلنم مشتاق نیستم اخه کی دوست داره با یه روانی ازدواج کنه ، من اصلا گی نیستم چه اشتیاقی باید برای این عروسیه کوفتی داشته باشم
~من وقتی با نامجون ازدواج کردم دقیقا همین حس رو داشتم ولی کم کم عاشقش شدم تو هم شاید...
تهیونگ وسط حرفم پرید
+نه نه نه من اصلا عاشق اون عوضی نمیشم
~بزار حرفم تموم شه بعد اینطوری جوش بیار
چشمم به ساعت اتاق افتاد واااای ساعت یکهههه چقدر زود گذشت
با عجله گفتم~وای دیرت شد تهیونگ
داد زدم
~سباستییییینننن
چند دقیقه بعد سباستین با عجله وارد اتاق شد
و رو به من تعظیمی کرد و گفت@بله ارباب امری داشتید
~به ارایشگران و خیاط ها بگو بیان و تهیونگ رو برای عروسی اماده کنند
@چشم
سباستین دوباره رو به من تعظیمی کرد و از اتاق خارج شد
___________________________________________
Tae
از اتاقم بیرون اومدم+اهههههه خسته شدم مگه من دخترم که انقدر ارایشم کردن
~اووووووهه این اقا خوشگل رو میشه خودتون رو معرفی کنید ،اخه تا حالا ندیدمتون، خوشحال میشم باهاتون اشناشم
رو به جین کردم و داد زدم
+جین مسخره بازی در نیار من از اولشم خوشگل بودم
KAMU SEDANG MEMBACA
•~∆𝕽𝖊𝖉 𝕷𝖔𝖛𝖊 ∆~• 🅺🅾🅾🅺🆅
Aksi【عشق سرخ】 ژانر : خوناشامی ، خشن ، اسمات ، امپرگ کاپل : کوکوی (اصلی)، نامجین (فرعی)، سپمین (فرعی) جنلیسا (فرعی) ﴿﴿﴿فصله اول کامل شده﴾﴾﴾ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ + نه پدر من نمیخوام با اون جئون عوضی ازدواج کنم =ولی اگه ازدواج کنی تو ولیعهد خوناش...