part11

497 101 0
                                    

مشت محکمی به کیسه بوکس زد و به سمت الفای کنارش رفت
_داری اشتباه میزنی
الفا اخمی کرد و به سمت اصیل زاده برگشت
_به تو ربطی نداره جوجه الفا
جونگ کوک نفس عمیقی کشید و لبخند کوچیکی زد که بی شباهت به پوزخند نبود رو به الفای معمولی رو به روش غرید
_ببین ، در حال حاضر من قراره برای مبارزه آموزشتون بدم پس اگه نمیخوای اشتباهت رو قبول کنی بهتره همین الان بری بیرون .

الفای معمولی پوزخند عجیبی زد و از دید پسر خارج شد

شونه ای بالا انداخت و دوباره سراغ کیسه بوکس رفت
_جونگ کوک
جکسون از فاصله تقریبا زیادی فریاد زد
_بله هیونگ ؟
جونگ کوک با خونسردی گفت و دستش رو روی سر دردناکش کشید
_نظرت راجب یه مبارزه تن به تن چیه ؟
جکسون با ذوق گفت که الفای کوچیکتر رو به خنده انداخت
_باشه هیونگ

سوییشرتش رو روی تن عرق کردش کشید .
و به سمت ساختمون پک حرکت کرد .

رهبر های چهار پک تصمیم گرفتن که به دلیل بزرگتر بودن پایگاه پک شمالی تمام الفا های چهار پک رو در پایگاه لایت اِستار آموزش بِدن .

با پیچیدن رایحه غلیظ جفتش داخل بینیش اخمی کرد هرچی به عمارت نزدیکتر میشد رایحه تایگر لیلی و تمشک غلیظ تر میشد .

با دیدن جیمین که به سمتش میدوید .
سرعت قدم هاش رو بیشتر کرد .

_چی شده هیونگ ؟

جیمین ایستاد و بعد چند بار نفس کشیدن با صدای نگرانی گفت
_جونگ کوک ، تهیونگ

مکثی کرد که‌جونگ کوک با عصبانیت غرید
_تهیونگ چی هیونگ؟

"هیت تهیونگ شروع شده "

به سمت ورودی عمارت دوید به سمت اتاق جفتش رفت
صدای ناله های امگا حتی از پشت در هم قابل تشخیص بود .
در رو باز کرد و بعد داخل شدن قفلش کرد .
به تخت نگاه کرد .
امگا بین انبوهی از لباس های الفا خوابیده بود و تیشرت مشکی و گشاد الفا رون های پر و گندمیش رو کاملا تو دید گذاشته بود و زیر لب ناله می کرد
گوشه تخت نشست و دستش رو روی پیشونی امگاش گذاشت.
گرگش برای تصاحب تن نیمه برهنه امگا بیقراری میکرد
اما جونگ کوک دوست نداشت اولینِ امگاش رو وقتی توی حال خودش نبود ازش بگیره !
_آ-آلفا
جونگ کوک بوسه ای روی زانوی لخت پسر نشوند
_جانم هیونگی ؟
امگا اهی کشید و زمزمه کرد
_لمسم کن !

(هشدار این قسمت شامل صحنه های 🔞 است )

الفا نفس عمیقی کشید و تیشرت خودش رو از تن امگاش خارج کرد
برای چند لحظه به بدن زیبا و گندمی امگاش خیره شد
پوست گندمی و خوشرنگش که بخاطر قطرات عرق براقتر دیده میشد نیپل های شکلاتی که بخاطر تحریک شُدِه گیش سیخ شده بود و عضو متوسطش که به شکمش چسبیده بود ،ورودیش که با هر بار فاصله دادن پاهاش از هم نبض زدنش رو میدید
روی امگا خم شد و بوسه ارومی رو شقیقه عرق کردش گذاشت
بعد بوسیدن تک تک قسمت های صورت جفت زیباش
بوسه عمیق و طولانی رو لبهای صورتی و خوشحالت امگا نشوند و به سمت گردنش رفتو شروع به مکیدن و بوسیدن کرد
نیپل سمت چپش رو بین لبهاش کشید و همون کار رو با سمت دیگه سینَش هم انجام داد
در همین حین انگشت های کشیده و سفیدش روی بدن گندمی و برهنه امگا میخزید و همه نقاط بدنش رو کشف میکرد
_اوممم
انگشتش رو نوازش وار روی ورودی تنگ امگا کشید بعد مدت تقریبا کوتاهی بوسه دیگه ای روی گردنش گذاشت و سرش رو بلند کرد
روی زانوش بین پاهای امگا نشست
رون هاش رو از هم فاصله داد و به ورودی صورتی و تمیزش که با هر بار نبض زدن مایع خوشرنگی ازش خارج میشد خیره شد لیسی به لباش زد و به پایین خم شد
شروع به بوسیدن قسمت های داخلی رون صاف امگا کرد و با لذت به ناله های زیبای امگا گوش میکرد
بعد مطمئن شدن از مارک کردن تموم قسمت های رونش
لبش رو روی ورودی تنگش گذاشت و مک محکمی بهش زد هومی از لذت طعم تمشکی که توی دهنش پخش شده بود کشید
_اههه ا-الفا ل-لطفا

الفا لبخند کوچیکی زد و لبهاش رو روی عضو سخت شده امگا برد بوسه ارومی روی نوکش گذاشت و مک آرومی به سر قارچ مانندش زد
زبونش رو روی شیارهای کوچیک سرش کشید
و بعد چند مک اروم دیگه کلش رو وارد دهنش کرد
امگا ناله بلندی کرد و قوس بزرگی به کمرش داد که باعث برخورد سر عضوش به حلق الفا شد الفا عوقی زد اما سرش رو عقب نَبُرد
_اههه ج-جونگی
بعد چند بار پر و خالی کردن لُپ هاش
مک محکمی بهش زد و زبونش رو روی شکاف کوچیک نوک عضو امگاش فشرد و پریکامی که ازش خارج میشد رو مکید ناله های امگا هر لحظه بلندتر میشد ،
خب ،الفا هیچ مشکلی با این موضوع نداشت
لب هاش رو از عضو پسر جدا کرد و دستش رو جایگزینش کرد
انگشت وسطش رو سمت ورودی خیس از روان کننده امگا برد و به سختی کمی ازش رو وارد کرد چند بار جلو عقبش کرد و کامل واردش کرد بعد کمی ضربه زدن انگشت بعدیش هم وارد کرد

بعد تقریبا ده دقیقه سه تا از انگشت های الفا داخل ورودی خیس امگا حرکت میکرد
حرکت انگشت های کشیدش رو دور عضو امگا سریع تر کرد و با چند حرکت بین دست های الفا به اوج رسید

(پایان صحنه های 🔞 ^_^)

بوسه ای روی گونش گذاشت و به سمت سرویس بهداشتی رفت بعد تقریبا نیم ساعت از سرویس خارج شد
بسته دستمال مرطوب رو از روی میز برداشت
گوشه تخت نشست دستمال رو اروم روی شکم پوشیده از کام امگاش کشید و بعد پاک کردن بدن بینقصش دستمال رو توی سطل اشغال انداخت کنار امگا زیر پتو خزید و بدن برهنش رو بین بازوهاش گرفت
و قبل از اینکه به خواب بره تو ذهنش از یونگی تشکر کرد که باعث شد اون ویدیو هارو هر چند خجالت اور
ببینه



◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇

متن چک نشده ▪︎-▪︎

از یونگی تشکر کنید (:

دِگَر سخنی نیست :/










👇

°•ᗷᒪᑌEᗷEᖇᖇY•°Where stories live. Discover now