کیم تهیونگ
بیست و نه ساله
قاتل، شکارچی، هکر
جامعه گریز، از مردم متنفره
رفتار سرد و خشکی داره اما با ادم هایی که احساس نزدیکی باهاش بکنه رفتار خوبی داره
از پونزده سالگی زیر دست نامجون بزرگ شده
ماهر توی استفاده از هر نوع اسلحهی سرد و گرمجئون جونگکوک
بیست و سه ساله
جاسوس
مبتلا به پارانویا
کنجکاو، گاهی جدی اما در کل ادم خوش مشرب و خوش رویی هست، بخاطر اختلالش دوست نداره به ادم ها نزدیک بشه اما شغلش نمیذاره
از هفده سالگی یکی از افراد نامجون شده
کمربند سیاه تکواندو، ماهر توی استفاده از انواع چاقو هاکیم نامجون
سی و دو ساله
رئیس
رفتار جدیایی داره، نسبت به جونگکوک احساس مسئولیت میکنه و اونو مثل پسر خودش میدونه
ملقب به پروفسور، تمام تصمیمات توسط نامجون گرفته میشه
ماهر در استفاده از هرگونه اسلحهکیم سوکجین
سی ساله
اسلحه فروش
کافه دار
ملقب به پرنس سازمان
رفتار اروم و ملایمی داره، با همه زود اخت میگیره و ادم خوشخلقیه
اشپز خوبیه و از خون متنفرهکیم ویولا
ده ماهه(دختر)
گربهی تهیونگ
خیلی لوس و بغلی
از نامجون خوشش نمیاد و نزدیکش نمیشه▪︎▪︎▪︎
معنی نیکتوفیلیا
▪︎▪︎▪︎
این داستان کاملا ساختهی ذهن نویسنده است و تمامی شخصیت ها برای تصور بهتر خواننده استفاده شده.
VOUS LISEZ
Nyctophilia
Fanfictionنیکتوفیلیا: پیدا کردن حس آرامش در تاریکی و شب اونموقع تهیونگ براش فقط مردی خشک و قاتل بود که همکار هم محسوب میشدن اما به مرور زمان فهمید نه بلکه تهیونگ همکاری نداره، بلکه تهیونگ حتی براش به معنی یک همکار نیست. اون مرد بیشتر از یک همکار و یک قاتل خش...