Beautiful blue🧜
P3سمت اون پسر رفتم و یکی از دستام رو زیر باله اش و اون یکی رو زیر سرش گذاشتم و بلندش کردم...
___________________آروم رو تخت گذاشتمش.یدنش زخمی هست بهتره برم،جعبه کمک های اولیه رو بیارم.
از اتاق خارج شدم و بطرف آشپرخونه رفتم تا جعبه رو بیارم.با جعبه وارد اتاق شدم،ولی با چیزی که دیدم نفسم برید.
اون پری آبی که الان باله هاش به پاهای زیبایی تبدیل شدن روی تخت من با قیافه معصومی خوابیده.
اون پری واقعا نفس گیره با اون بدنش.
واییی من دارم به چی فکر میکنم؟!!!
سرم رو به دو طرف تکون دادم تا این افکار منحرف ازم دور شه.نگاهی به پسر روی تختم انداختم و تا جای ممکن سعی کردم زیاد به بدنش نگاه نکنم.
بهتره اول زخم هاش رو درمان کنم بعد لباس تنش کنم.
بسمتش رفتم و روی تهت نشستم.
در جعبه کمک های اولیه رو باز کردم،تادین و پنبه رو در اوردم.بعد از انجام کارام یک هودی بلند و یک باکسر تازه از تو چمدونم دراوردم،فکر نکنم شلوار هام اندازش بشه آخع اون خیلی کوچولو هست حتی از اون دیک کوچولو(اشاره به جیمین) هم کوچیک تره.
روی تخت نشستم و سعی کرذم تو زمانی که دارم لباسش رو عوض میکنم به بدن بلوریش نگاه نکنم.
چشمام رو بستم و سریع باکسر رو تنش کردم.
بلند شدم و با سرعت جت از اتاقم خارج شدم،چون اگر یکم دیگه اونجا میومدم راست میکردم.فاکککککک من چرا اسنجوری شد؟!!منی که هیچوقت تحریک نمیشدم،با بدن یک پری دریایی تحریک شدم.
هنوز باورم نمیشه که پری دریایی دیدم!!!
اگر به جیمین بگم مطمئنن کپ میکنه.رفتم و روی کاناپه نشستم.الان با این پری دریایی چیکار کنم؟!!
_پوففف،حالا چیکار کنم؟باید وایسم تا بیدار بشه.
این حرف هارو به خودم زدم و بعد با خستگی روی کاناپه خوابیدم.
به ساعت نگاه کردم که دیدم 12:40دقیقه شب رو نشون میده.
با اینکه عصر خوابیده بودم ولی بازم خوابم میومد و خسته بودم.چشمام رو روی هم گذاشتم و با فکر اون پری آبی کمکم تسلیم دنیای خواب شدم.
•TAEHYUNG POV•
آروم چشمام رو باز کردم و نگاهی به اطرافم انداختم.
اینجا کجاست؟!!
یکدفعه همه چی اومد تو ذهنم.
بغض کرده بودم،اینجا کجاست نکنه مردم!!
باله هام!!!
باله هام کجان؟!!
این دوتا چیز عجیب چی هستن؟!!
یک چیز لای اون چیز حس میکنم!! :|
از بس تو شوک و ترسیده بودم زدم زیر گریه.بلند بلند گریه میکردم که یکدفعه در با صدای بدی باز شد.
سرم رو بطرف در بردم یک انسان بود البته انسان جذابی هست.
مطمئنم اگر پری دریایی بود پری سیاه میشد با این عضله هاش.
انقدر محو اون مرد شده بودم که نفهمیدم که کی اومد پیشم.
YOU ARE READING
𝐁𝐞𝐚𝐮𝐭𝐢𝐟𝐮𝐥 𝐁𝐥𝐮𝐞|𝐤𝗼𝗼𝐤𝐯|
FantasyⒷⒺⒶⓊⓉⒾⒻⓊⓁ ⒷⓁⓊⒺ🧜 کاپل اصلی←″کوکوی کاپل فرعی←″سپ″نامجین″ 𝙲𝙾𝚄𝙿𝙻𝙴⟩'𝙺𝙾𝙾𝙺𝚅'𝚂𝙾𝙿𝙴'𝙽𝙰𝙼𝙹𝙸𝙽'... ژانر←فانتزی(دوستان دقت داشته باشید این بوک فانتزی هست)،کمی ددی کینک،امپرگ،اسمات،ماجراجویی و... 𝙶𝙴𝙽𝚁𝙴⟩*𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎*𝚜𝚖𝚞𝚝*𝚏𝚊𝚗𝚝𝚊�...