میخواستم برایت برانسوی یاد بگیرم. با هم به پاریس برویم، زیر برج ایفل یک گیلاس شراب بخوریم، و دست در دست هم در نانواییهای پر از باگت قدم بزنیم.
میخواستم با هم به رومانتیکترین زبان دنیا حرف بزنیم. با هم آهنگ های آرام بخوانیم، درباره ادبیات قدیمی بحث کنیم...
اما چون نیستی، برایت چند جمله میگذارم.
Je t'aime, je t'aime, je t'aime, je t'aime, je t'aime, je t'aime, je t'aime.