بار دیگر باران میبارد و باد لب پنجره زوزه میکشد.
ازت تشکر میکنم.
بهت فحش میدهم.
بغلت میکنم.
آه، سفت میفشارمت، جان من. هلت میدهم. از خودم میرانمت.
میبوسمت.
فریاد میزنم.
تو یک خاطرهای.
میکشمت.
زندهات میکنم.اما تو یک خاطرهای.
جانا، تو فقط در ذهن من نفس میکشی.
آبی، تو فقط در فکر من میخندی.
تنها در فکر من وجود داری.تو در گذشتهای و هر دو میدانیم که خیلی وقت است از من گذشتهای.